مشخصات:
جثهای بزرگ، بدنی عضلانی ولی نرم و قابل انعطاف، سری پهنع گوشهایی کوچک و گرد دارد. دست و پا نسبتاً کوتاه با پنجههای پهن و ناخنهای تیز و بلند، موها نرم و کوتاه و در مناطق سردسیر بلندترند. رنگ موهای پشت سفید تا کِرم متمایل به نارنجی، زیر بدن کِرم متمایل به خاکستری است. سطح پشت و پهلوها از خالهای تو خالی شبیه گل (این شکل در نتیجه قرار گرفتن دو تا پنج لکه سیاه در اطراف ناحیهای هم رنگ یا نارنجیتر از رنگ بدن بوجود آمده است)، سر، گردن، روی دستها و پاها و زیر بدن از خالهای توپر پوشیده شده است. هر چه به مناطق شرقی و شمال شرقی کشور نزدیکتر شویم رنگ زمینه بدن سفیدتر و جثه بزرگتر میشود. در برخی از مناطق آسیای جنوب شرقی و شمال افریقا پلنگهای سیاه رنگی مشاهده میشود که حاصل یک جهش ژنتیکی (Melanisme) است و آنها زیرگونه و یا گونه خاصی نیستند.
اندازهها:
طول سروتنه ۱۱۰ تا ۱۹۵ سانتیمتر، دم ۶۰ تا ۱۱۰ سانتیمتر، ارتفاع ۴۵ تا ۷۸ سانتیمتر، وزن ۳۵ تا ۹۰ کیلوگرم. مادهها کوچکتر از نرها هستند.
زیستگاه:
در اکثر زیستگاههای کشور اعم از جنگلی، کوهستانی، بیابانی، استپی، بلوچی و در ارتفاعات مختلف از صفر تا نزدیک ۴۰۰۰ متر از سطح دریا مشاهده میشود.
پراکندگی:
در اکثر مناطق کشور اعم از ارتفاعات البرز تا تپه ماهور کویر مرکزی، هر کجا طعمه مناسب، به خصوص کل و بز وجود داشته باشد زندگی میکند.
پراکنش جهانی: آفریقا و آسیاو.
عادات:
در مناطقی که آرامش داشته باشد، روز و شب فعال است ولی در جاهای که احساس خطر کند، فقط شبها و آن هم با احتیاط ظاهر میشود. به صورت انفرادی زندگی میکند. دارای قلمرو است و محدوده آن را به وسیله ادرار مشخص کرده و از آن دفاع میکند. پلنگ معمولاً آرام، بیصدا و با سرعت کم حرکت میکند ولی به آسانی میتواند سرعت خود را بیشتر از ۶۰ کیلومتر در ساعت افزایش دهد. پلنگ قادر سات شش متر به صورت افقی و سه متر به حالت عمودی بپرد. معمولاً در سوراخ درختان، شکاف سنگها، غارها و سایر حفرههای طبیعی لانه میسازد و سطح آن را از علفهای نرم میپوشاند. حس شنوایی بسیار قوی ای دارد. خوب شنا میکند و به آسانی حیوان بزرگی تا سه برابر وزن خود را از صخرهها بالا میبرد یا به بالای درخت حمل میکند. به منظور تعیین قلمرو و یا مبارزهطلبی، غرشهای بلند سر میدهد. پلنگ به شدت از انسان میترسد، به محض مواجه شدن با انسان، به حالت مخفی و بسیار سریع فرار میکند. اگر زخمی شود یا راه فراری نداشته باشد، ممکن است در موقع فرار به انسان حمله کند. در سال ۱۳۸۴ در مناطق کوهستانی جگین واقع در شهرستان جاسک یک پلنگ که مبادرت به شکار حیوانات اهلی مینمود توسط شکارچیان در یک غار محاصره و پس از بیرون آمدن به وسیله گلوله مجروح میشود و چون راه فرارش بسته بود به طرف غار برمیگردد. در جلوی غار پای یک شکارچی را که به او تیراندازی کرده بود گاز میگیرد ولی پس از فرار توسط شکارچی دیگر کشته میشود. در بازدیدی که از محل معاینه حیوان شکار شده داشتم مشخص گردید که پلنگ مذکور در سالهای قبل به علت اصابت فشنگ چهارپاره، یکی از انگشتان پا و دو دندان نیش خود را از دست داده و به علت عدم توانائی در شکار حیوانات وحشی رو به شکار حیوانات اهلی آورده است.
غذا:
از اکثر پستانداران بزرگ و کوچک، به خصوص گراز، کل و بز، قوچ و میش و همچنین پرندگان، خزندگان نظیر لاکپشت، ماهیها و حشرات تغذیه میکند، به شکار و خوردن گوشت روباه و سگ اهلی علاقهمند است. در تابستان سال ۱۳۸۶ در منطقه حفاظت شده بافق یک قلاده یوز که یک بز وحشی را شکار نموده و مشغول خوردن آن بود مورد حمله پلنگ قرار میگیرد که به علت گاز گرفتن سر و شکستگی جمجمه کشته میشود. پلنگ مذکور بخشی از راسته و شکم یوز را خورده بود. برخی از مردم روستاهای بشاگرد بلوچستان بر این باورند «پلنگی که سگ بخورد اگر پیر باشد جوان میشود». در مواقعی که طعمه در دسترس نباشد، یا به شدت پیر و آسیب دیده باشد به حیوانات اهلی نظیر گاو، گوسفند، اسب، الاغ و حتی مرغ و خروس حمله میکند. رنگ بدن و آمیختگی آن با طبیعت به او نزدیک شدن به طعمه کمک می کند. حیوانات بزرگ را با گرفتن گلو و فشردن مجرای تنفسی و حیوانات کوچکتر را به وسیله گاز گرفتن جمجمه و پشت گردن از پای در میآورد. معمولاً غذای اضافی خود را به روی درختان میبرد و یا در شکاف سنگها و یا زیر شاخ و برگها پنهان میسازد. در اینجا چند مورد را که نگارنده به تازگی شاهد آن بوده است ذکر مینماید. در پارک ملی گلستان در دره «آلمه» پلنگ در اوایل غروب یک قوچ را شکار کرد و پس ازخوردن بخشی از آن، لاشه را زیر برگ درختان پنهان نمود. در پارک ملی خبر در منطقه «زنجیر آویز» پلنگ بعد از کشتن یک الاغ جوان لاشه حیوان را به بالای یک درخت بید بلند حمل نموده بود. در پارک ملی توران در محل چشمه شوراب، پلنگ گورخر دو سالهای را شکار کرده و هر شب به سراغ آن میآمد. در پارک ملی کویر نزدیک پاسگاه ملکآباد، پلنگ پس از کشتن یک بز وحشی لاشه آن را در داخل یک شکاف عمیق پنهان کرده بود. در پارک ملی تندوره نیز بقایای پایکا در مدفوع پلنگ مشاهده گردید. پلنگ در مناطق پرآب، همه روزه آب مینوشد ولی در مناطقی که آب در دسترس نباشد، میتواند تا یک ماه آب نخورد.
تولیدمثل:
جفتگیری معمولاً در اواسط زمستان صورت میگیرد. در این فصل صدای نعره پلنگها شنیده میشود و درگیریهایی نیز ممکن است بین نرها ایجاد گردد. مدت آبستنی حدود ۹۵ روز است. زایمان در غارها و سوراخها صورت میگیرد. از یک تا شش بچه میزاید. چشمهای بچهها بعد از ۱۰ روز باز میشوند، به مدت سه ماه شیر میخورند. در ۱۸ ماهگی از مادر جدا میشوند. حدود سه سالگی بالغ میشوند. طول عمر در اسارت حدود ۲۳ سال است.
وضعیت فعلی:
پلنگ دشمن طبیعی ندارد، فقط گاهی تولهها توسط سایر گوشتخواران شکار میشوند. این حیوان از قابلیت استتتار خوبی برخوردار است و خود را با شرایط زیستگاههای مختلف سازش میدهد، اما به علت کم شدن غذا و آغشته کردن لاشهی حیوانات شکار شده به مواد سمی، شکار غیرمجاز و تصادف با اتومبیل جمعیت آن رو به کاهش گذارده و رد بعضی از مناطق به کلی نابود شده است. به تازگی چند مورد از کشته شدن پلنگ توسط انسان در مناطق کوهستانی گیلان (به خصوص عمارلو)، لرستان و گلستان مشاهده شده است. در حال حاضر به علت افزایش جمعیت گراز به خصوص در مناطق جنگلی گیلان و مازندران پلنگها از این حیوان تغذیه میکنند. در اکثر مناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست که هنوز کل و بز، قوچ و میش وجود دارد میتوان پلنگ را مشاهده کرد. در بین عکس هایی که به تازگی توسط دوربینهای تلهای نصب شده در مناطق تحت حفاظت توران، بافق، کویر، نایبندان، ساریگل، پارک ملی بمو و بوشهر گرفته شدهاند، عکسهای جالبی از پلنگ مشاهده میشود. در سال ۱۳۸۵ نگارنده یک قلاده پلنگ را از فاصله ۱۰ متری در پارک ملی خجیر مجاور باغ شاه و پلنگ دیگری را از فاصله ۱۰ متری در پارک ملی کویر مجاور چشمه خری مشاهده کرد همچنین در اسفند ماه این سال یک قلاده پلنگ نر و در آذرماه سال ۱۳۸۶ نیز یک قلاده پلنگ نر دیگر در منطقه حفاظت شده بافق با استفاده از تله، زندهگیری و بر روی گردن آنها ردیاب رادیویی و GPS نصب شد. در بهار سال ۱۳۸۷ نیز آقای چلانی در پارک ملی خجیر موفق به گرفتن عکس از پلنگ گردیدند.
منبع:اداره محط زیست شهرستان شهرضا
اسناد تاریخی وجود پلنگ در شهرستان شهرضا
نویسنده نامعلوم کتاب سفرنامه((دوسفرنامه))که درسال۱۲۵۶هجری قمری ازقمشه دیدن کرده نوشته: (( شکارگاه این منطقه بیشتر درحدود کوه مرغاب ودملا است که از هرنوع جنس شکارخاصه کبک وقوچ دراکثر فصول به دست آید و از قرار مذکور در کوهسار دره عسلی هرچندگاهی پلنگ های متعددی دیده شده است))
منبع :کتاب سفرنامه ((دوسفرنامه))صفحه ۱۴۸
اوژن فلاندن که در سال های ۱۲۵۴هجری قمری مطابق با۱۸۳۸میلادی از طرف شیراز به قره امین آباد رسیده در این باره می نوشته است: ((در کاروانسرای امین آباد متوقف گشتیم …..یکی از اهالی پوست پلنگی را که در کوه مجاورکشته بود پیش من آورد که آن را بخرم.))
منبع: سفرنامه اوژن فلاندن
مطالب از کتاب تاریخ هزار ساله شهرضا برگفته شده
در رشته کوههای اطراف شهرضا به علت وجود غذا یعنی کل وقوچ وشرایط ژئومورفولوژی ناهمواریهای شهرستان شرایط برای زیست پلنگ ایرانی محیا است.
گردآورنده:عمادالدین منصف