هنرمند ارجمند داود جاوری

مقدمه:

تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ ساز شناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است. بنابر روایتی تار از زمان فارابی(حدود سال ۲۶۰ هجری – سال ۳۳۹ هجری) موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفته است . بر این اساس نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوی ( سال ۱۰۸۰ هجری ) در تصویر بالا مربوط به نقاشی های کاخ هشت بهشت اصفهان مشاهده می شود . دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شده است نشان می‌دهد نواختن این ساز در دورۀ زندیه در شیراز متداول و مرسوم بوده است. با این همه، نام نوازندۀ مشخصی از این ساز در منابع دورۀ زندیه دیده نمی‌شود و از این‌رو، احتمالاً این ساز در آن دوره نام دیگری داشته است.ساز ِ تار با شمایل و مشخصات کنونی (کاسه و نقاره شبیه به دل روبروی هم، با دسته‌ای متصل دارای ۶ سیم طبق تصویر بالا) از زمان قاجار دیده شده است. مرتضی حنانه (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب گامهای گمشده، تار را ساز ملی ایرانیان میداند.مرحوم روح الله خالقی (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب سرگذشت موسیقی می‌گوید: ساز (تار) بهمراه نام سازهایی دیگر در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی (۳۷۰-۴۲۹) ذکر شده است (هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ * هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار).ساز تار ساخته و پرداخته ذوق ایرانی است (منحنی و قوس‌هایی که در ساخت تار دیده می‌شود در خوشنویسی و نقاشی و مینیاتور و معماری ایرانی جاری و ساری است) و طی سالهای متمادی کامل و کاملتر گشته است.آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد موسیقی ایرانی(۱۲۵۱تهران_۲ آذر ۱۳۰۵تهران) با افزودن سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفته است. تار دارای ۲۸ پرده است (یعنی کمتر از سه اکتاو). آخرین الگوی منحصربه‌فرد ساخت تار نیز متعلق به سازگر مشهور ایرانی استاد یحیی دوم(۱۲۵۴-۱۳۱۰ه. ش) می‌باشد چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحی مینموده است. جنس چوب کاسه تار از درخت توت، دسته آن گردو می‌باشد.

کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته می‌شود که هرچه این چوب کهنه‌تر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. پرده‌ها از جنس روده گوسفند و دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو تهیه می‌شوند. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده و از پشت شبیه به انسان نشسته‌ای است. تار قفقازی شکل کمی متفاوتی دارد و سیم‌های آن بیشتر است. جنس خرک از شاخ بز کوهی است. در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده می‌شود. از لحاظی ساز تار به سه‌تار نزدیک است. از لحاظ شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سه‌تار بالعکس است (از پایین به بالا). همچنین از نظر تعداد پرده‌ها نیز با هم شباهت دارند. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است این پوست معمولاً پوست جنین گاو می‌باشد ولی از پوست ماهی نیز می‌توان استفاده کرد. به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوهٔ صدای دیگری برخوردارند.

شکل ظاهری

قسمت کاسه (شکم) به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم می‌شود که قسمت کوچک را نقاره می گویند. روی کاسه و نقارهٔ تار پوست کشیده می‌شود. خرک تار بر پوست کاسه تکیه کرده است. قسمت نقاره در انتهای بالایی به دسته (گردن) متصل شده است. دستهٔ تار بلند و حدود ۴۵ تا ۵۰ سانتی متر است و بر کناره‌های سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده شده است که این استخوان معمولاً از استخوان شتر تهیه می‌شود. دور دسته، پرده‌هایی عمود بر طول آن با فواصل معین بسته شده است. تعداد پرده‌ها امروزه ۲۸ است. سازهای قدیمی با تعداد ۲۵ پرده ساخته می شده است. جعبه گوشی (سر) در انتهای بالایی دسته قرار گرفته و از هر طرف سه گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شده است. تعداد سیم‌های تار شش است که از انتهای تحتانی کاسه شروع شده، از روی خرک عبور می‌کند و در تمام طول دسته کشیده شده، تا بالاخره به جعبه گوشی‌ها داخل و در آنجا به دور گوشی‌ها کشیده می‌شوند. سیم‌های شش گانه عبارتند از دو سیم سفید (پائین) که همصدا کوک می‌شوند، دو سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (بنام زیر) و بالاخره یک سیم زرد (بم)، که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک می‌شوند.

کوک تار

فاصله سیم‌های هم صوت سفید، نسبت به سیم‌های زرد غالباً “چهارم” و سیم‌های سفید نسبت به سیم بم معمولاً فاصله اکتاو یا هشتم را تشکیل می‌دهند (به این ترتیب اگر سیم‌های همصدای سفید را “دو” کوک کنیم، سیم‌های زرد باید غالباً “سل” و سیم بم “دو” یا “ر” کوک شوند). کوک تار در دستگاه‌ها و آوازهای مختلف تغییر می‌کند.

استاد داودجاوری

استاد داودجاوری درمهرماه سال۱۳۵۲در تهران متولد شدندو سپس به شهرضا که محل سکونت پدرومادر خویش بوده آمده ودر این شهر ساکن شدندوی پس از اخذ دیپلم ,یک ترم دررشته حسابداری دردانشگاه پیام نور تحصیل کرده ,ولی به علت مشکلات مالی نتوانستندادامه تحصیل دهند وارد بازارکارشدند.علاقه وافر ایشان به کارهای چوبی وهمچنین موسیقی سنتی باعث گردیدکه علی رقم وجود مشکلات فراوان وی فی البداه وبدون استاد از سال۱۳۷۲شروع به ساختن سازکند.به گفته وی((باکمک های آقای کوروش دانایی هنرمند باذوق وباتلاش شهرمان بودکه درمسیرصحیح قرارگرفتم وتوانستم تار بسازم.))

سپس خدمت استاد هوشنگ ظریف رسیده وبا راهنمایی های این استادگرامی کارخود را تکمیل نمودندوسپس استاد ظریف ایشان رابه استاد محمود فرهمند معرفی نمودکه استاد فرهمند نیز در همان ابتدا وی را به استاد یوسف پوریا معرفی نمود.ایشان هنوزهم با این اساتید بزرگ ساز سازی سنتی هستندکار می کنند.

از نکات بارز کار این استاد این است که تمام مراحل ساخت تارراهمانند قدما با دست وصرف مدت زمان طولانی (حدود۸سال)انجام می دهندوکمتراز ابزار برقی استفاده می کنندوبراین عقیده هستندکه سازهایی که با دست ساخته می شوندازکیفیت وصدای بهتری برخوردار ندواز این مثال استفاده می نمایند:((که تاری که با دست ساخته می شود همانند تابلوی خطی است که با قلم و جوهر بر روی کاغذ مهره کشی شده نوشته شده باشد به طوریکه با دستگاه های برقی ساخته می شود همانند کاغذی است که از آن تابلوی خط فتوکپی گرفته باشند.))که نتیجه این تلاشها ساخت تارهایی با کیفیتی است که نوازنده هابه راحتی در اجراهای صحنه ای خود از آن بهره می برند و نیز نکته جالب در کار ایشان این است که تمامی قطعات این ساز در کارگاه ساده خود ساخته شده تنها وسایلی که از بیرون از کارگاه تهیه می شود سیم و پرده است.

وی در سال ۱۳۸۹ موفق به اخذ نشان درجه ۲ هنر(که همان فوق لیسانس هنر است) با امضای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شده،لازم به ذکر است که وی تحقیقات زیادی در رابطه با اساتید گذشته و نیز روش کار آنها و نیز تارهای قدیمی داشته(از جمله تاری بسیار قدیمی متعلق به بیش از ۱۵۰ سال قبل ساخت استاد فرج اله)نتیجه این تحقیقات منجر به ارائه مقاله ای کامل در مورد لاک الکل کاری سازهای سنتی شده که به عنوان پایان نامه ارائه گردیده وابداع ابزارهایی در جهت پیشبرد کار از آن جمله است.همچنین کارگاه وی را که منزل قدیمی است تبدیل به محلی برای رفع اشکال سازندگان و نیز بحث و تبادل نظر دیگر علاقه مندان این رشته نموده است وی هم اکنون نیز در تلاش هستند تا در مقطع دکتری تحصیل کنند.با آرزوی موفقیت هر چه بیشتر این هنرمند عزیز.

نویسنده:عمادالدین منصف