تاریخچه شهرستان شهرضا

 

با توجه به اسناد وآثارتاریخی وآنچه که درمورد وجه تسمیه ی قمشه (کمشه:شکارگاه)ویا (قمشه:را به دو جزءقمب یا خنب به معنی آب روان وپسوند مکان شه ساخته شده است.) گفته اند.ودر مطالعه وبررسی نوشته ها ,نوشته اند که بهرام گور در این مکا به شکار می آمده وشکارگاه مخصوص او در جرقویه نزدیک چشمه گوری بوده است.وشهرضا درآن زمان دارای چشمه ها وآب فراوان ودورودخانه پرآب بوده است که با شرایط موجودآن زمان حیوانات وحشی در این جا زندگی می کرداند.و شکار فراوان بوده است.

یکی دیگر از موارد وجود فانوس خشکی است.فانوس خشکی (در مورد فانوس خشکی توضیحاتی در باره ی آن در فصل دیگر به طور کامل داده خواهد شد.)سه برج بلند از پایه ی سنگی و ساختمان آجری با ملات ساروج که به صورت استوانه بر سر مشخص ترین قله کوه دامزاد قرار گرفته که شبها برروی این سه برج آتش افروخته وروزها هم به عنوان شاخص استفاده لشگریان وکاروانها بوده است که خود نشانگر وجود کاروانسرایی بوده است.اینکه پیدایش شهر را به کاروانسرانسبت می دهند تاحدودی درست است.

دلیل دیگر شهر را که داد وستد داده اندکه این دلیل نیز ازلحاظ سندیت درست است چرا که بزرگان وموبدان در زمان ساسانیان حق آموختن داشتند وجز این گروه ,گروه بازاریان که فقط خط پهلوی ساسانی را برای نوشتن اعدادبکار می برداند که تا اکنون نیز بین بازاریان قدیمی شهر نیز این رسم الخط وجود دارد.

درزمان آل بویه نیز شهرضا مورد توجه بوده که یکی از شاهزادگان آل بویه به نام شاهزاده داوود مقبره ی آن موجود است.

سه عنصر مسجد، بازار و محله ، مشخصه شهر دوران اسلامی می باشد که به اختصار مورد بررسی قرار می گیرند :

مسجد : دولت اسلامی در شهر متولد می شود و با توجه به اینکه تشکیل این دولت برای اولین بار در « مسجد » صورت گرفت ، بنابراین وجود مسجد جامع به یکی از مشخصات اصلی شهر دوره اسلامی تبدیل می گردید. این امر تا آن حد اهمیت دارد که در دوران اولیه دولت اسلامی و قبل از تشکیل حکومتهای محلی ، سکونتگاهی به مقام شهر می رسید، که صاحب جامع باشد. مسجد جامع علاوه بر نقش دینی ، نقشهای سیاسی و اجتماعی بسیار قوی می یافت.

دولت اسلامی از مفاهیم آرمانی برادری ، برابری و نفی هرگونه تمایزات اجتماعی آغاز نمود و به سازمانی قاهر و مملو از تمایزات اجتماعی تبدیل شد. این تغییر و تحول نمود کالبدی نیز داشت و در مسجد ، بازار و محله بروز کرد.

تطور نمود کالبدی مسجد را در چهار دوره می‌توان بررسی کرد :

دوره اول :‌ مدت کوتاهی از صدر اسلام را شامل می شود که مسجد ساده و بی‌پیرایه بود و الگوی آن مسجدالنبی است. در این دوره مسجد در پر رفت و آمدترین نقطه شکل گرفت و با مصالحی مانند مصالح ساختمانهای پیرامون ساخته شد.

دوره دوم : عمدتاً حکومت بنی‌امیه را شامل می‌شود، در عین آنکه مسجد در رابطه کامل با قدرت اسلامی قرار داشت ولی در کنار خود دارالاماره را به عنوان مقر حکومت دارا بود و جامع در ارتباط مستقیم با شارع عام و بازار استقرار می یافت. در این دوره شهر جایی بود که دارای جامع باشد.

دوره سوم : خلافت عباسیان و تشکیل امپراتوری اسلامی را شامل می‌شود. در این دوره مسجد به طور کامل از دارالاماره جدا شد و مفاهیم فضایی کهندژ ، شارستان و ربض از نو زاده شدند. جامع به عنوان مکان اصلی اجتماعات مردمی، به کلی خود را از حکومت جدا کرد و از شکل ساده و بی‌پیرایه دوره اول و تا حدودی دوره دوم ، خارج شد ، با این حال هنوز شهر به جایی گفته می‌شد که دارای جامع باشد.

دوره چهارم : به ظهور حکومتهای قدرتمند محلی در دل امپراتوری اسلامی باز می گردد. در این دوره، در شکل و توزیع مساجد تغییرات بنیادین آشکار گردید. مسجد به مکانی به منظور خودنمایی حکومتها و با ظاهری پرشکوه و معماریهای یادمانی تبدیل شد. در این دوره، مدارس زیادی در جوار مساجد احداث گردید و هر سکونتگاهی با داشتن جامع لزوماً شهر به شمار نمی‌آمد.

بازار : ایجاد بازار و میدان در کشورهای مفتوحه توسط دولت اسلامی نقش اساسی به این دو عنصر در سازماندهی شهر دوره اسلامی داد به گونه‌ای که با تقریبی نزدیک به یقین می‌توان از بازار و میدان به عنوان عناصر اصلی شهر دوره اسلامی یاد کرد. بازار نیز مانند مسجد از شکل ساده شروع شده و به تدریج پیچیدگی فضایی و انتظام کامل می‌یافت. در واقع بازار نیز به عنصری برای خودنمایی حکومتهای محلی و منطقه‌ای تبدیل گردید. بازار در دوره اسلامی مانند دوره ساسانی در میان شهر قرار گرفت و از میدان اصلی شهر (مقر حکومتی) به سوی باروی شهر امتداد پیدا کرد با این تفاوت که بازار به دور مسجد و مدرسه می‌چرخید.

راسته‌های مختلف بازار با توجه به عملکردشان در نزدیکی و یا با فاصله‌ای از مسجد قرار می‌گرفتند بدین‌ترتیب : نخست بازار مهر و تسبیح فروشان، سپس بازار کتابفروشان و صحافان ، بازار پارچه فروشان و غیره تا بازار دباغان و رنگرزان ، که به علت آلودگی ، از مسجد فاصله زیادی داشتند.

محله : علی‌رغم اینکه در بدو تشکیل دولت اسلامی ایجاد قشربندی اجتماعی بر مبنای قوم، قبیله ، نژاد نفی می‌گردید ، اما در زمان تشکیل امپراتوری اسلامی، این محله‌بندیها گسترش می‌یافت که مبنای آن برخلاف دوران ساسانی نه براساس نظام کاستی و طبقاتی بلکه براساس تفاوتهای قومی ، قبیله ای بود. در این دوره محلات در تضاد و تقابل با یکدیگر بودند و ارتباط محله با سازمان اجتماعی عشیره‌ای خود (جامعه شهری، روستایی و ایلاتی) بسیار بیشتر از رابطه آن با محلات مجاورش بود. هر یک از محلات مسجد، بازارچه ، مدرسه ، آب انبار، قنات و حمام خاص خود را داشت.

همه خصوصیاتی را که برای شهر دوران اسلامی اشاره شدمی توان دردوران سلجوقیان مشاهده نمود.

تاریخچه توسعه شهرستان شهرضا

شهرستان شهرِضا یکی از شهرستان‌های استان اصفهان است. مرکزآن شهرضا است که در ۸۰ کیلومتری جنوب شهر اصفهان واقع شده است.

شهرضا در زمان اشکانیان ودر دوره حکومت حاکم سمیرم این شهر یکی از قلاع سمیرم بوده است،که سام ازنوادگان تیرداد در سمیرم حکم فرمایی می کردهاست.

دراوایل سلسله ساسانی که بیشه زارها ودورودخانه اطراف شهرضاخشکیدمردم قنات هایی احداث کردند که در حال حاضر هم از قنات برای آبیاریزمین های مزروعی استفاده می کنند؛که درآن زمان آب قنات را هم برای شرب وهم برای کشاورزیاستفاده می کردند.

ازقرائن موجود مردم درآن زمان زردشتی مذهب بوداندکه بعداز فتح ایران به دست مسلمانان،مردمان این قصبه باآغوش باز به دین اسلام گرویداندودربعدازفتح اسلام در طول تاریخ سلسله های گوناگون از جمله آل زیار،آل بویه ، دیلیمان ، سلجوقیان و خوارزمشاهیان ، ایلخانان و صفویان بر این شهرستان چیره شده و آن را در قلمرو خود قرار داده اندکه مابه مختصربه بررسی تاریخی شهرضا از دوره صفویه به بعدمی کنیم..

در دوره صفوی شهر گسترش یافته ودارای هفت دروازه بودکه که هر دروازه مخصوص یک محله بوده است.درآن زمان هرمحله شهر قبرستان جداگانه داشته است.درزمان حمله افغانها شهرتاحدودی تخریب شده ودرزمان قاجاریه مرمت یافته است.در زمان پهلوی این قصبه دارای بلدیه شده وحصارهای شهر در هم فرو ریخته وشهر به دوبرابر آن زمان گسترش یافت.

A5 (1)

درتصویر بالا میدان ششم بهمن را می بینیدکه بعد ازانقلاب شکوهمند اسلامی به میدان تاسوعا تغییر نام یافت.

مشک حضرت عباس

عکس میدان تاسوعا- از آقای محمدمهاجری

مقاله ای ازعمادالدین منصف

دیدگاهتان را بنویسید