کاروانسرای مهیار

 

 

تصاویرقدیمی از کاروانسرای مهیار

تصویری ازکاروانسرای مهیارتوسط مادام دیولافوا کشیده شده است.

کاروان‌سرای مهیار در دوره‌ی صفوی ساخته شده است و در شهرستان شهرضا، بخش مرکزی، روستای مهیار واقع شده، و در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۲۱ خورشیدی با شماره‌ی ۳۵۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این کاروان‌سرا بنایی چهارایوانی به شکل مستطیل، به اندازه‌ی بیرونی ۵/۸۲ در ۸۹ متر است. حیاط کاروان‌سرا نیز مستطیل‌شکل و اندازه ی آن ۷۰/۳۸ در ۳۰/۴۸ متر است. اتاق‌های گرداگرد کاروان‌سرا با اندازه‌هایی برابر (۴ در ۵ متر) ساخته شده‌اند. 

تاریخ ساخت آن در بالای سردر نوشته شده است: ۹۰۷ ـ ۹۳۰ هجری قمری. این کاروان‌سرا به احتمال فراوان در زمان شاه اسماعیل صفوی ساخته شده است. اهمیت دیگر این کاروان‌سرا به خاطر بناهای متعددی مانند آسیاب، نانوایی، قهوه‌خانه و بازار آن است که روی‌هم یک شهرکِ کوچک میان‌راهی را شکل داده‌اند. 

جهان‌گردان اروپایی بسیاری از کاروان‌سرای مهیار دیدار کرده‌اند و در سفرنامه‌های خود از آن سخن به میان آورده‌اند؛ که از میان آن‌ها شاردن، بردن، دیولافوا، موریر و فلاندن را می‌توان نام برد. از فلاندن طرح‌های جالبی نیز از این کاروان‌سرا به جا مانده است.

این کاروان‌سرا ارزشی دوچندان دارد، زیرا وضعیتِ کنونی آن که به‌نسبت سالم است، این امکان را فراهم می‌آورد که از روی آن، دیگر بناهای آن دوره را دسته‌بندی کنیم. گستردگی آن و وجود بازاری در کنارش نیز کاملاً توجیه‌پذیرند. چرا که کاروان‌سرای مهیار در فاصله‌ی نزدیک به ۵۰کیلومتریِ شهر اصفهان قرار گرفته، و این مسافتی است که برای گرد آمدنِ کاروانیان به‌هنگام رهسپار شدن به ، بسیار مناسب به نظر می‌رسد. درکتاب تاریخ شهرضانوشته مسیح اله جمالی د ر صفحه ۱۷۷-۱۷۸ اشاره ای به سفرنامه پرفرانس واکشیشن سن ژوزف اوگوستن کرده,که دراین سفرنامه آمده است که کاروانسرای مهیار توسط شاه سلیمان در حدود سال۱۹۰۴هجری قمری ساخته شده است.

در این‌جا راهیانِ سفر می‌توانسته‌اند توشه‌ی خود را تکمیل کنند و کاستی‌های وسایل مسافرت را جبران کنند. به همین سبب در کنار این روستا، روستایی دیگر قرار دارد که به همین منظور پدید آمده، و امروز ویرانه‌های آن در کنار بازارش دیده می‌شود. بازار یادشده به‌گونه‌ای جالب با سردر کاروانسرا ارتباط پیدا می‌کرد و بر عظمت سردر می‌افزود .در درون بازار رواق‌هایی ساخته شده بود که در بخش پشتی آن، دکان‌ها قرار داشتند که از سویی به دکان نانوایی و یک قهوه‌خانه، و از سوی دیگر به مسجد منتهی می‌شدند.

 

کاروانسرای مهیار

در این مسجد حوض و فواره نیز داشته، و در کنار محراب پله‌ای نیز برای رساندنِ اذان‌گو به بالای ساختمان وجود داشته است. این کاروان‌سرا حمام نداشته، اما یک گرمابه‌ی همگانی در بیرون از کاروان‌سرا از سوی ساکنان بومی ساخته شده بود. 

سردر کاروان‌سرا در پس‌رفتگی وسیعی نسبت به حصار بنا ساخته شده، و از این جهت با سردر مسجدشاه اصفهان که در تاریخ ۱۰۲۶ ساخته شده بود، همانندی دارد. در ورودیِ کاروان‌سرا از سادگی ویژه‌ای برخوردار است و تاق‌نماها و نوارهایی که آن را محدود می‌کنند، از سنگِ تراشیده ساخته شده‌اند. شماری مقرنس‌کاریِ تزیینی نیز در سه طبقه بخش بالای سردر را آراسته است. سنگ‌نبشته و کتیبه‌ی پیش‌گفته، در بالای همین مقرنس‌ها کار گذاشته شده است. 

در دو سوی سردر کاروان‌سرا، دو تاقچه به‌طور مایل ساخته شده‌اندکه این تاقچه‌ها در میان تاق‌نماهای متعدد دیگری قرار گرفته‌اند که برخی از آن‌ها به اتاق‌های مسافران و شماری دیگر به اصطبل‌ها راه دارند. در نمای این سردر، آرایه‌هایی از کاشی تراشیده نیز دیده می‌شده که بخش عمده‌ی آن از میان رفته است و تنها دو خانه شامل تزییناتی به شکل صلیب شکسته هنوز بر جای است.

کاروانسرای مهیار

کاروانسرای مهیار

کاروانسرای مهیار

در سال‌های اخیر این کاروان‌سرا به ندامتگاه تبدیل شده بود و اکنون این اثر تاریخی بر اثر عوامل طبیعی در حال ویران شدن است. حاج سیاح که ضمن سفر خود در ماه شعبان ۱۲۹۴ هجری‌قمری ( ۱۲۵۶ خورشیدی) در این کاروان‌سرا اقامت کرده است، در خاطرات خود درباره‌ی این مجموعه‌ی جامع از کاروان‌سرا و بازار چنین نوشته است: 

«این کاروان‌سرا بسیار خوب و محکم از سنگ و آجر بنا شده و از زمان صفویه تا حال با این که تعمیری ندیده، پابرجا و محکم است؛ ولکن در اطراف آن آبادی نیست، لوازم مسافرین را دکاکینی که در دالان دارد، مهیا می‌کنند. چیز عجیبی در این کاروان‌سرا و سراهای دیگر شاه‌عباسی و موقوفه در ایران معمول است، که همین کافی‌ست یک عاقل که از اوضاع ایران باخبر بوده، بداند که فلاح این دولت و ملت در این عصر ترقی محیرالعقول بشر، محال است و کمال تأسف را دارم که ناچارم این نحو چیزها را یادداشت کنم. 

این منزلگاه ها که سلاطین و بزرگان خیرخواه و مملکت‌پرور، با خرج و زحمت‌های زیاد در صحراهای بایر ساخته و یادگار گذاشته‌اند، هر کس از مفت‌خواران و دنیاپرستان از اهل دیوان یا ارباب عمایم می‌خواهد از دولت، مواجب و وظیفه برده، بدون زحمت و بلا جهت مبلغ‌ها به دست آورده، به عیش و نوش پردازد. چون از مالیات و رشوه و سایر عناوین که حد و حصر ندارد و برای مفت‌خواران معین شده، یک دینار به چیزی خرج نمی‌شود که به کار دولت و ملت بیاید و جوانان را مفت‌خوار و بی‌کار بار آورده، و این شخص دندان تیز کرده تا صاحب مواجب شود. به او می‌گویند: «محل نیست»، می‌گوید: «فلان کاروان‌سرای وقف در فلان محل هست، اجاره دادنِ آن را بر من مقرر کنید.» پس یک باب، دو باب یا زیاد یا کم، به اسم او می نویسند سالیانه مثلاً جاره سیصد و چهارصد و پانصد تومان مواجب فلان آقا می‌شود.

او هم می‌آید از شرار قسی‌القلب پیدا کرده، سیصد تومان را هزار تومان اجاره می‌دهد و این اجاره معنی‌اش این است که احدی جز آن اجاره‌کنندگان حق ندارند به واردین چیزی بفروشند و واردین اگر مایحتاج با خود همراه داشته باشند، باز مجبورند خریداری کنند یا قیمت را بدون خریداری بدهند. پس قیمت هر چیز را یکی بر ده می‌فروشند و کسی قدرت ندارد نخرد و منحصر است و جای دیگری برای منزل نیست. به این نحو مردم را در فشار گرفته، دخل کرده، به آن اجاره‌دهنده هم آن‌چه مقرر داشته‌اند، می‌دهند. 

اگر در جایی کاروان‌سرایی باشد که از طرف دولت مواجب کسی مقرر نشده باشد، حاکم یا نایب‌الحکومه‌ی محل اجاره می‌دهد، پولش را خود می‌برد. فی‌الواقع این نحو مستأجرین از قطاع‌الطریق [راهزنان] هستند و این نحو اقدامات به این موقوفات نیست … به هر حال، من به کاروان‌سرادار و آن دالانیان گفتم: «این چه رفتار و انصاف است؟» گفتند: «چه کنیم؟ از ما هزارتومان یا بیش‌تر می‌گیرند. از کجا دربیاوریم و به ایشان بدهیم و خود هم معیشت کنیم؟» باری، هرچه می‌بینم، تأسف زیادتر می‌شود…»

 

کاروانسرای مهیار

کاروانسرای مهیار

کاروانسرای مهیار

تصاویری که می بینید جدیدا از کاروانسرای مهیارگرفته شده است.

متاسفانه این اثر ارزشمند تاریخی شهرستان شهرضا تازه رفع تصرف شده وامیداست این چنین اثر ی به عنوان یک هتل سنتی وبازارچه صنایع دستی مورد نظرقرارگیرد.ویکی ازشاهکارهای دوران صفوی باز رونق خودرابازیابدوهمگان این اثرراتحسین کنند.

گردآورنده:عمادالدین منصف

دیدگاهتان را بنویسید