شهرضا در زلال شعر
شاعران، به یار و دیار و شهر و کاشانهی خود عشق و الفتی خاص دارند. بسیاری از آنان در اشعار خود از شهر و زادگاه خویش به نیکی یاد کرده اند. جالب است بدانیم تذکرهنویسان یکی از انواع سهگانهی”شهرآشوب” را آن دانسته اند که شاعر به ستایش یا نکوهش یک دیار و ساکنانش بپردازد. این توصیفات شاعرانه از نظر زیبایی شناختی، جامعه شناختی، تاریخی و اطلاعات جغرافیایی حائز اهمیت است. سابقهی این نوع شعر در ادبیات فارسی به بیش از هزار سال می رسد[۱].سرایندگان شهرآشوبها اغلب، هجو یک شهر را با مدح شهری دیگر و یا مدح یک شهر را با ذمّ شهر دیگر همراه مینمودند. این نوع شهرآشوبها احساسات مثبت یا منفی ساکنان شهرها را تحریک میکرد. طُرفه آن که گاه شاعری شعری در مذمّت شهری میسرود و به نام شاعری دیگر انتشار میداد و موجبات دردسر او را فراهم میکرد. داستان زندگی انوری و اتهام هجو مردم بلخ و غوغای بلخیان که قصد کشتن او را داشتند در تاریخ ادبیات مشهور است.[۲] شهرآشوب قالب شعری خاصی ندارد و اغلب به صورت رباعی، قطعه، قصیده، غزل و مثنوی سروده می شده است
ادامه مطلب