شهرضا در زلال شعر(۴)
نویسنده: مصطفی منصف
در ادامهی معرفی سخن سرایانی که اشعاری در ستایش شهرضا دارند، میهمانِ باغِ سخنِ یکی دیگر از شاعران مشهور شهرمان هستیم:
۴- حکیم الهی قمشهای و شهرضا
حکیم محییالدین مهدی الهی قمشهای، فیلسوف، عارف، حکیم، شاعر و مترجم مشهور قرآن کریم ، در سال۱۲۸۰ هـ.ش (۱۳۱۹هـ.ق) در شهرضا (قمشه) به دنیا آمد. اجداد وی از سادات بحرین و از بزرگان علم و معرفت و حافظان قرآن بودند که در زمان نادرشاه به قمشه آمدند:
نیاکان، بودم از سادات بحرین
ز حُفّاظ قرآن قرّاءدفتر
زمانه خواندشان در شهر «قمشه»
به دور نادر آن مرد دلاور
مرحوم استاد الهی قمشهای مراتب علمی را در قمشه(شهرضا)، اصفهان و خراسان به پایان رساند و پس از سکونت در تهران، در این شهر به تحقیق و تربیت شاگردان پرداخت و با نوشتن کتاب «توحید هوشمندان» به اخذ درجهی دکترا نائل گردید و در دانشکدهی الهیات دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. از شاگردان وی میتوان به آیت الله جوادی آملی، آیت الله حسنزاده آملی، سید حسین نصر و… اشاره کرد.
حکیم الهی قمشه ای در ۲۵ اردیبهشت۱۳۵۲ (۱۲ربیعالثانی ۱۳۹۳ هـ.ق) وفات یافت و در وادیالسلام قم به خاک سپرده شد.
ترجمهی قرآن مجید ایشان از معروفترین و فراگیرترین ترجمههای قرآن در ایران است. علاوه بر آن، دیوان شعری از ایشان به یادگار مانده که دارای سه بخش است:۱- نغمهی الهی ۲ – نغمهی حسینی ۳- نغمهی عشاق.
حکیم الهی قمشهای در ضمن قصیدهای که به شرح احوال خود می پردازد در ستایش شهرضا و مردمش داد سخن میدهد؛ وی در ضمن این قصیده، هم از علمای نامدار شهرضا نام می برد، هم از محصولات کشاورزی آن جا به نیکی یاد می کند، هم از زیباییهای صبحِ فرح بخشِ شاهرضا سخن می گوید و هم خود را شیفتهی باغ های مصفّا و روستاهای سرسبز آن میخواند و در آخر، این شهر را زیباتر و برتر از اصفهان می شمارد.
این شعر یکی از بهترین آثاری است که در ستایش شهرضاسروده شده است:
…ز شهر خویش اگر کردم ستایش
روا باشد نکو داری تو باور
چه شهری شیعه خوی و مرتضی دوست
به صدق و ذوق و هوش اهلش مخمّر
یکی شهری است حکمتخیز و در وِی
بسی بودند مردان سخنور
چنان «دیوانه»[۱] و «صهبا»[۲]ی دانا
«حکیم مصطفا»[۳]ی فضل گستر
همان «نصرالله»[۴] و «فرزانه»[۵] استاد
به خَلقان هادی شرع پیمبر
به تاکستان این شهر نگارین
بسی رندان شکسته جام و ساغر
به هر باغ اندرش گلهای رنگین
ز الوان میوهها پر زیب و زیور
درخت سیب و شفتالو و بادام
پس از انگور یابی بی حد و مر
تو پنداری فراز شاخ تاک است
فراز عقد پروین چرخ اخضر
«سپهسالار»[۶] ما طرفی ز جنّت
«زیارتگاه»[۷] شه نهری ز کوثر
خور(=خورشید) از «شاهرضا» در صبحگاهان
به وَجد آید در آن صحن مطهر
به «فضلآباد»[۸] و طرف جویبارش
نگردد از تفرّج سیر منظر
در آن صحرا نسیم از طُرهی بید
چو اسرافیل جان بخشد به پیکر
«سپهرآباد»[۹] نوزادش تو گوئی
بهشت عدن را سازد مصور
به «دشت مشک»[۱۰] بگذر تا بیابی
نسیم خُلد زآن خاک معطر
به طرف جویباران زلالش
روان آب حیات از «چشمهی زر»[۱۱]
به «اسفرجان» و«دهقان»[۱۲] و «سمیرم»
در اطرافش ز اصفاهان بَرَد سر[۱۳]…
ادامه دارد…
پی نوشت ها:
[۱] – منظور حکیم اسدالله قمشه ای (متوفّى ۱۳۳۴ هـ.ق متخلّص به دیوانه) از فیلسوفان و شاعران برجستهی شهرضاست
[۲] – منظور حکیم آقا محمدرضا قمشهای(۱۲۳۴-۱۳۰۶ هـ.ق) حکیم و عاف برجستهی شهرضایی است
[۳] – ملا مصطفی قمشهای(م:۱۱۶۳ هـ.ق ) از فقهای مشهور عهد قاجار است.
[۴] – حکیم نصرالله قمشه ای(۱۲۵۷-۱۳۲۴هـ.ق) از فلاسفهی مشهور و از شاگردان حاج ملا هادی سبزواری است
[۵] – حکیم ملا محمدهادی فرزانه(۱۳۰۲- ۱۳۸۵ هـ.ق) از حکمای بزرگ شعرضا در عصر حاضر است.
[۶] – منظور روستای اسفه سالار است.
[۷] – منظور روستای زیارتگاه است که مدفن دو تن از امامزادگان به نامهای سید محمد و سید ابراهیم از فرزندان امام موسی کاظم (ع) به خاک است
[۸] – از صحراهای آباد و مصفای شهرضاست که از قناتی به همین نام مشروب می شود.
[۹] – از صحراهای شهرضا
[۱۰] – دشت مشک یا ماش در نزدیک هونجان و اسفرجان است
[۱۱] – منظور زر چشمه در روستای هونجان است.
[۱۲] – منظور دهاقان است که قبلاً جزئی شهرضا بوده است.
[۱۳] – الهی قمشه ای(۱۳۷۷) حکیم محی الدین مهدی، دیوان، به اهتمام دکتر حسین الهی قمشه ای، تهران،انتشارات روزنه، صص۴۰۹-۴۱۰