تا ورنیه درسال۱۰۷۵ ه ق ۱۶۶۴ م . قمشه را این چنین توصیف کرده است: ((روز بیست و ششم (فوریه ۱۶۶۴ م.) سه ساعت بعد از نصف شب به صحرای خشکی داخل شدیم و از آنجا طی طریق نموده تا به یک لیو مسافت قمشه رسیدیم و ار آنجا اراضی آباد شروع به خودنمایی کردند. قمشه شهر بزرگی است یک ساعت قبل از ظهر وارد آنجا شدیم.))
همچنین آندره دولیه ۱۰۷۵ ه ق . ۱۶۶۴ م.درمورد قمشه نوشته: ((قمشه شهری مرکب ازچنددهکده پشت سرهم به هم چسبیده است.))
جملی کار ری که از طرف شیراز وارد قمشه شده بود و در مورد قمشه نوشته است: ((پس از شش فرسنگ راهپیمایی به جاده ای خوب و ناحیه ای بسیار حاصل خیز اگر چه بدون درخت به دهی رسیدیم که ایرانیان ان را شهر به حساب می آوردند.))
لردکرزن سال ۱۳۰۷ ه ق . ۱۸۸۹ م . از خرابی شهر صحبت کرده است : ((از آن آبادی و رونق دوره پادشاهان نخستین خاندان صفویه فرو افتاد و یک قرن و نیم است که به این حال خراب افتاده است.)) خانم لمتون سال ۱۳۷۱ ه ق . ۱۹۵۲ م. بیان کرده است: ((قمشه بر اثر غارت مهاجمان افغان و به سبب آنکه شاهان از رعیت آن سامان مال می ربودند انحطاط یافته بود.))
بروکسبه درسال ۱۲۷۶ ه ق . ۱۸۵۹ م می نویسد:در حالی که از اصفهان به شیرزا در حرکت بوده واز مهمان نوازی مردم قمشه جلوی دروازه حاکم آن شهر که تابع شاهزاده حاکم اصفهان بود و جمعی از محترمین سوار بر اسب به استقبال آمده بودند تعارفات مختصری میان ما و آنها رد و بدل شد و حاکم و ریش سفیدهای شهر ما را به سوی خانه ای که برای اقامتمان در نظر گرفته بودند راهنمایی کردند.
همین شخص که سه سال بعد و این بار از طرف جنوب به سمت اصفهان در حرکت بوده می نویسد ((پنجم نوامبر (۱۸۶۱م.) هوا در قمشه ابری بود و از ساعت چهار بعد از ظهر باران گرفت و این خود به لطافت هوا کمک می کرد. وضع شهر قمشه روی هم رفته خوب نبود زیرا وبا شیوع کرده و تلفات زیادی به بار آورده بود . مردم از هر طرف نزد ما می آمدند و دوا می خواستند و با زحمت زیاد به آنها می فهماندیم که دارو و پزشک نداریم. با این وضع اقامت زیادتر در قمشه امکان نداشت و صبح روز ششم نوامبر درحالیکه باران می بارید کاروان خود را به سمت منزل دیگری به حرکت درآوردیم))
حاجزین العابدین شیروانی سال ۱۲۴۸ ه ق چنین می گوید: ((گویندکه، قدیم الزمان قومشه شهری بوده آزاد خان افغان بعد از نادرشاه خراب نموده. قصبه ای است شهر مانند و بلده ای است خاطر پسند))
اوژن فلاندن در سال ۱۲۵۴ ه ق . ۱۸۳۸م . ((از اختلافات داخل صحبت کرده،سابقا قمشه شهری بزرگ بوده و لیکن امروزه ویرانه ای است که چندین خانه و عده معدودی ساکن دارد. این شهر به زمان صفویه پیشرفت شایان داشت ولی جنگهای داخلی و اغتشاشات آن را از صورت آبادانی به حالت شوم و ویرانی در آورده اند. ))
باوراندوبد یک سال بعد در مورد قمشه نوشته ((شهر به مکانی کوچک که دارای استحکامات است تنزل یافته اما به نظر می رسد قمشه در ایام پیشتر شهر بسیاربزرگی بوده چون آثار ویرانی های فراوانی در اطراف آن به چشم می خورد اثرتعدادی قنات قدیمی هم ثابت می کند که این محدوده زمانی پرجمعیت بوده است. ))
دوگو بینو سال ۱۲۷۳ ه ق . ۱۸۵۶ م . در مورد مهیار گفته (( مهیار درگذشته قصبه بزرگی بوده است ولی اکنون چیزی جز یک ده و باغهای وسیع که بیشترشان متروک هستند باقی نمانده است.))
بروکسبه درسال ۱۲۷۶ ه ق . ۱۸۵۹ م می نویسد: ((در حالی که از اصفهان به شیرزا در حرکت بوده واز مهمان نوازی مردم قمشه جلویدروازه حاکم آن شهر که تابع شاهزاده حاکم اصفهان بود و جمعی از محترمین سوار بر اسب به استقبال آمده بودند تعارفاتمختصری میان ما و آنها رد و بدل شد و حاکم و ریش سفیدهای شهر ما را به سوی خانه ای که برای اقامتمان در نظر گرفته بودند راهنمایی کردند.))
همین شخص که سه سال بعد و این بار از طرف جنوب به سمت اصفهان در حرکت بوده می نویسد ((پنجم نوامبر (۱۸۶۱م.) هوا در قمشه ابری بود و از ساعت چهار بعد از ظهر باران گرفت و این خود به لطافت هوا کمک می کرد. وضع شهر قمشه روی هم رفته خوب نبود زیرا وبا شیوع کرده و تلفات زیادی به بار آورده بود . مردم از هر طرف نزد ما می آمدند و دوا می خواستند و با زحمت زیاد به آنها می فهماندیم که دارو و پزشک نداریم. با این وضع اقامت زیادتر در قمشه امکان نداشت و صبح روز ششم نوامبر درحالیکه باران می بارید کاروان خود را به سمت منزل دیگری به حرکت درآوردیم))
مسعودمیرزا سال ۱۲۸۳ه ق . (( قمشه شهری است بزرگ.))
حاج سیاح که در سال ۱۲۹۴ هق از قمشه عبور کرده است در خاطرات خود نوشته ،شهر قمشه جای فراوانی و ارزانی از قبیل نعمت و ارزاق است وضع شهر هم بد نیست))
محمدمهدی اصفهانی در سال ۱۲۹۹ ه ق . بیان نموده که: (( قصبه قمشه شهری معتبر است بازار و دکان و کاروانسرا و مساجد همه دارد و جای خوبی است.))
محمدحسن میرزا قاجار در سال ۱۳۰۳ ه ق . از دوران آبادی این شهر نوشته: (( قصبه قمشه در حالی که از شهرهای قدیم جنوب اصفهان بوده است آنچه از وضع و آثارش و از تحقیقات اهالی بلد معلوم می شود در ازمنه صفویه آباد بوده است.))
سه سال بعد یعنی سال ۱۳۰۶ ه ق . حاجی پیرزاده در سفرنامه خود چنین نوشته: (( قصبه خیلی آباد و معمور است.))
لردکرزن سال ۱۳۰۷ ه ق . ۱۸۸۹ م . از خرابی شهر صحبت کرده است : ((از آن آبادی و رونق دوره پادشاهان نخستین خاندان صفویه فرو افتاد و یک قرن و نیم است که به این حال خراب افتاده است.))
خانم لمتون سال ۱۳۷۱ ه ق . ۱۹۵۲ م. بیان کرده است: ((قمشه بر اثر غارت مهاجمان افغان و به سبب آنکه شاهان از رعیت آن سامان مال می ربودند انحطاط یافته بود.))
جملی کاری سال ۱۱۰۶ ه ق . ۱۶۹۴ م . نوشته: ((دور آن را دیوارهای بلند با وضع مرتب و دارای باروهای دوپهلو در جوانب فرا گرفته است.))
نویسنده دوسفرنامه از جنوب ایران در سال ۱۲۵۶ ه ق . نوشته است: ((قمشه حصارش مستحکم و بدون خندق است. در ازمنه صفویه آباد بوده است. حصار و خندق معتبری داشته که خندق آن به مرور منهدم و حصارش به اندک تغییری بر جاست کاروانسراها و دکاکین خرد و بزرگ که کفایت این جمعیت و صادر و وارد این را بنماید موجود و کلا تمام ابنیه و عمارات آن تقریبا آباد و خرابه کمتر به نظر آید. حمامها مساجد یک مدرسه و چندین یخچال معتبر دارد.))
کنتدو گو بینو سال ۱۲۷۳ ه ق . ۱۸۵۶ م . اطلاعات مختلفی از معماری قمشه داده است: ((ما را از حصار شهر گذراندند و در فاصله ربع فرسخی در مدخل یک باغ بزرگ که مثل همیشه با دیوار محصور بود قدم به زمینی نهادیم و مشاهده کردیم که چادر هایمان را در کنار یک جوی زیبا در دو قدمی یک کوشک مزین به حوض و فواره بر افراشته اند در هر سو جنگلهای کوچکی از درختان چنار زردآلو و آلو گسترده بود که با درختان مو در هم آمیخته و منظر بدیعی را ایجاد کرده بودند در گوشه ای از باغ کبوتر خانه بزرگ سر بر افراشته بود.))
منبع:کتاب تاریخ هزارساله شهرضا-صحفات۶۴-۶۶
گردآورنده:عماد الدین منصف