برج های سن بندی
مقدمه:
حشره سن گندم
این گونه سن گندم می باشد که کاسه پشتک نامیده می شود. این سن از زمان قبل از نادرشاه در ایران وجود داشته است ولیکن اولین گزارش کتبی آن در سال ۱۳۰۶ بوده است.
مهمترین مناطق سن خیز در کشور استانهای فارس ، همدان ، کرمانشاه ، مرکزی ، کردستان ، اصفهان ، لرستان و تهران می باشد.
از دلایل طغیان سن گندم در ایران می توان به تخریب مراتع در اثر چرای بی رویه دام ها و نابودی زیستگاههای طبیعی آفت و نیز گسترش کشت بی رویه غلات سبب انتقال آفت از مراتع به مزارع شده و همچنین از بین رفتن دشمنان طبیعی از مصرف بی رویه سموم اشاره کرد. به این ترتیب با توجه به موارد فوق این حشره به یک آفت مهم کشاورزی تبدیل شده است.
این حشره بسیار پلی فاژ است و از ارقام مختلف گندم ، جو ، چاودار و یولاف و همچنین گونه های وحشی گرامینه و خانواده های دیگر تغذیه می کنند.
مناطق انتشار
این آفت در شمال افریقا ،غرب آسیا ، بلغارستان ، آلبانی ، یونان ، ترکیه ، سوریه ، ایران ، عراق ، اسرائیل ، عربستان سعودی ، افغانستان و در شمال پاکستان دیده می شود و خسارت زا می باشد. در قزاقستان قرقیزستان ،تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، اوکراین ، روسیه و در شمال قفقاز نیز گسترش یافته است.
در ایران این آفت در تمام مناطق گندم کاری دیده می شود و تنها در گرگان و گنبد که سن E. maura فعالیت می کند سن گندم دیده نمی شود.
تراکم سن گندم در مناطق مختلف کشور متفاوت است در بین مناطق آبی از مناسب ترین جاها دشت ورامین و بین مناطق دیم می توان منطقه کرمانشاه را نام برد.هر چقدر که از شرایط اقلیمی این دو منطقه فاصله گرفته شود از تراکم آفت کاسته می شود . با توجه به تحقیقات دکتر رجبی در سال ۸۲ هر قدر که میانگین درجه حرارت سالانه نسبت به ورامین یا کرمانشاه کاهش یا افرایش پیدا کند جمعیت سن گندم به همان نسبت کاهش پیدا می کند به این ترتیب در بین مناطق دیم ، هر قدر منطقه ای از منطقه کرمانشاه سردتر یا گرمتر باشد از میزان فعالیت سن گندم کاسته می شود.
خسارت سن گندم
این آفت به دو صورت کمی و کیفی به محصول خسارت وارد می کند.
خسارت کمی:
حشرات بالغ زمستان گذران آفت که اصطلاحا” سن های مادر خوانده می شوند به صورت کمی به محصول خسارت وارد می کنند. به این ترتیب که به تغذیه از جوانه های ساقه دهنده و خوشه دهنده می پردازد و مزرعه را به علفزار تبدیل می کنند.اگر خوشه تشکیل شود تغذیه از خوشه توسط این حشرات صورت می گیرد و باعث خوشه سفیدی می شود.
خسارت کیفی:
توسط پوره های سن سوم و حشرات کامل نسل جدید صورت می گیرد که ضمن تغذیه از دانه های گندم در مراحل شیری و خمیری با تزریق آنزیمی به داخل دانه ها باعث تخریب پروتئین گلوتن گندم می شود و خاصیت نانوایی گندم را از بین می برند اگر از هر صد دانه گندم ۵ دانه آلوده به سن باشد این گندم به درد نانوایی نمی خورد دانه های آلوده چروک خورده و در روی آنها یک نقطه سیاه رنگ که محل ورود قطعات دهانی حشره است دیده می شود که اطراف آن هاله ای به رنگ زرد روشن مشاهده می گردد.
میزان خسارت کیفی سن گندم در مرحله بلوغ از پوره سن ۵ و پوره سن ۵ از پوره سن ۴ بیشتر است .
مورفولوژی سن گندم
طول حشره کامل ۵/۱۲ – ۸ و عرض آن ۵-۸ میلیمتر است. و علت اصلی دامنه نسبتا وسیع تغییرات در اندازه حشره کامل شیوه زندگی آفت است که بر اساس بررسیها و مشاهدات در سراسر مناطق سن خیز کشور این حشره ۲ شیوه زندگی دارد که این خود منجر به تغییراتی دراندازه آفت شده است. جمعیتی از این حشره که در زیستگاههای طبیعی واقع در ارتفاعات زندگی میکنند و ضمن تغذیه از گیاهان غیر زراعی بخصوص گندمیان و بدون آنکه پروازهای قابل توجهی انجام دهند، به زاد و ولد میپردازند.
افراد این گروه کوچک و طول و عرض آنها به ترتیب ۵/۱۰ – ۸ و ۸/۶ – ۵ میلیمتر است. در حالی که گروه دوم از این حشره که از گندم و جو تغذیه میکنند بخصوص آنهایی که به مزارع آبی حملهور میشوند جثهای بزرگتر دارند. رنگ حشره کامل بسیار متغیر بوده و رنگ عمومی آنها قهوهای و زرد خاکی است که این نیز از روشن تا تیره تغییر میکند. به علاوه نمونههایی به رنگ سیاه ، قرمز ، مسی و زرد کهربایی نیز دیده میشود. سطح پشتی حشره کامل ممکن است عاری از هر گونه لکه مشخص و یا دارای لکههای تیره با ابعاد و شکلهای مختلف بخصوص روی سپر دیده میشود. سر حشره مثلثی است و نوک آن به جلو امتداد دارد. نزدیک خط فاصل بین سر و سینه دو چشم ساده و در دو گوشه جانبی سر دو چشم مرکب دیده میشود.
حشره بالغ از نظر جنسی dimorphous می باشد تنها اختلاف در شکل ظاهری حشرات کامل نر و ماده مربوط به قطعات بیرونی دستگاه تناسل آنهاست که در انتهای قسمت زیرین شکم واقع است.. بند آخر شکم در حشرات ماده به صورت صفحه ذوزنقه ای با یک شکاف طولی مشخص می باشد و در حشرات نر به شکل یک بشقاب بزرگ می باشد این قطعه در حشرات نر ساده است و هیچگونه تقسیم بندی در آن دیده نمیشود در حالی که در حشرات ماده به ۶ قسمت بزرگ و دو قسمت کوچک تقسیم میشود. تخم حشره کروی و قطر آن یک میلیمتر است. رنگ تخم تازه سبز روشن است و روی تخم سوراخهای تنفسی واقع است. رنگ پورههای سن اول بلافاصله بعد از خروج از تخم سبز بسیار روشن است که پس از چند ساعت متمایل به سیاه میشود.
بیولوژی سن گندم
زمستان به صورت حشره کامل در حالت دیاپوز و غالبا” در ارتفاعات سپری می کند و با مساعد شدن شرایط محیطی در اواخر زمستان یا اوایل بهار و بسته به مناطق مختلف ریزش سن ها از ارتفاعات به سمت مزارع متفاوت است زودترین زمان ریزش مربوط به مناطقی از استانهای سیستان و بلوچستان ، کرمان و فارس است که در بهمن ماه صورت می گیرد و دیرترین زمان ریزش به مناطقی ازاستانهای اصفهان و اردبیل است که در اردیبهشت ماه صورت می گیرد.سن مادر با ورود به مزارع به تغذیه از برگ و ساقه می پردازد و هر قدر میزان ذخیره مواد غذایی آفت در سال قبل بیشتر باشد طول دوره تغذیه کاهش می یابد . تخم گذاری حشرات کامل در روی برگ ها و خوشه ها و روی کلوخه ها صورت می گیرد که به صورت دسته جمعی انجام می شود پس از حدود یک یا دو هفته پوره سن ۱ از تخم خارج شده و ابتدا به حالت دسته جمعی مشاهده می شود و پس از مدتی به روی بخش های مختلف گیاه حرکت می کند . تغذیه از سن دوم پورگی شروع می شود و با افزایش سن پورگی میزان تغذیه هم افزایش می یابد پس از ظهور حشره بالغ حرکت به سمت ارتفاعات برای تابستان گذرانی حدودا” از اواسط خرداد تا مهرانجام می شود.این حشره در ارتفاعات و پس از استقرار در آنجا جابجایی هایی را صورت می دهد که معمولا” از شیب های بالا به سمت پایین در آن صورت می گیرد . در اوایل پاییز حشرات بالغ پس از وقوع اولین بارندگی ها آخرین جابجایی خودشان را صورت می دهند و در جاهایی مستقر می شوند که تابش بیشتر آفتاب داشته باشد و به این ترتیب بقیه پاییز و زمستان را به این شکل سپری می کنند تلفات سن ها در محل های تابستان گذرانی و زمستان گذرانی به میزان مواد چربی ذخیره شده در بدنشان بستگی دارد . و معمولا” درصد تلفات در مناطق تابستان گذرانی خیلی کم در مناطق زمستان گذرانی که یخبندان هم دارد خیلی بالاست. این آفت یک نسل در سال دارد.
از لحاظ موقعیت جغرافیای وزیست بوم این حشره در کشورمان می توان گفت:
این گونه مهم ترین آفت کشاورزی کشور ما به شمار می آید. به جز مناطق خوزستان، اراضی ساحلی خلیج فارس، دریای عمان ، دریای خزر و کویرهای مرکزی فلات ایران، این آفت در سایر مناطق کشور وجود دارد.
منبع:سایت اداره جهادکشاورزی
برج های سن بندی:
مناره یابرج جهای سن بند مثل بقه ی مناره ها از سه بخش تشکیل می شود:
۱- پایه
۲- ساقه
۳-تاج
۱- پایه یا سکو:
با توجه به ارتفاع زیاد و مساحت کم قاعده ، پایه مهمترین نقش را در مقاومت مناره داشته ، کوچکترین سستی در این قسمت یا زمین زیر آن منجر به فروریختن بنا می شود . بنابراین زمین را تا رسیدن به لایه های سخت حفر کرده ، با شفته و سنگ پر می کنند . سپس پایه یا سکو ساخته می شود . گاهی مناره ها را بدون پایه مستقیما روی زمین می سازند که از نمونه های آن می توان به منار علی و مناره مسجد برسیان اشاره کرد . پایه ها معمولا یا مربع بوده مانند منار رهروان اصفهان و منار خسروگرد سبزوار یا کثیرالاضلاع بوده مانند منارهای سین و زیاد که بدنه استوانه ای در وسط سکو قرار می گیرد.
۲- ساقه یا بدنه:
از دوران پیش از اسلام می توان به میل اژدهای نورآباد که ساقه ای چهار ضلعی داشته اشاره کرد . همچنین می توان از میل فیروزآباد متعلق به دوره ساسانی نام برد . ساقه ای چهار ضلعی با پلکانی بر بدنه خارجی به ارتفاع سی و سه متر (در حال حاضر بیست و شش متر) که هر چه به سمت بالا می رود از پهنای آن کاسته می شود . بعد از اسلام ساقه استوانه ای تحفه مناره سازان شد و خود نیز بدل به برگ سبز نقاشی مقرنس کاران آجرکاران و کاشی کاران گشت . تا اوایل قرن پنجم مناره به صورت منفرد و مجزا از مجتمع مسجد ساخته می شد . گاهی مناره ای به مسجدی ساخته شده اضافه می شد و گاهی مسجدی در کنار مناره ای موجود احداث می گشت.
۳– تاج:
سومین و بالاترین بخش یک مناره تاج یا کلاهک است . ساقه در نقطه گلوگاه با افزایش مقطع عرضی باز شده به صورت دایره یا چند ضلعی در آمده نعلبکی مناره یا جایگاه مؤذن را می سازد . دیواره مناره از نعلبکی یا کف تاج وسط تاج و سرپوش تاج گذشته تا حدود دو متر بالا تر از سقف تاج ادامه پیدا می کند . اطراف تاج با دیواری کوتاه یا نرده های مشبک فلزی وچوبی محصور می شود . که دربرج های سن بندی ازبین رفته اند.
برج های سن بندی
برج های سن بندی
از روی برج سن بندی که ارتفاعش بیشترگرفته شده
منبع عکس:حسین جانقربان
این سه برج در کنارهم بربالای بلندترین قله کوه دامزاد در ارتفاع ۲۲۵۰ مترازسطح دریا قرار دارد.
این سه برج که الان تنها یکی از آنها که بلندترین ارتفاع را داشته باقی مانده که این بناهم در اثر عوامل طبیعی وانسانی تخریب شده و فقط برج تاحد سالم مانده حدود۲/۵ متر ارتفاع دارد, قطر برج حدود ۱/۵متر است.
پی این برج ها یا پایه از خشت وسنگ هست وروی پی که ساقه برج برروی آن قراردارداز آجر و خشت ساخته شده.
«… از دوران هخامنشیان برج ها و مناره ها نقش نگهبانی و دیده بانی و اعلام فتوحات و خبرهای مهم را برعهده داشتند به طوری که معروف است خبر فتح سپاه کورش در روم پس از چند ساعت به تخت جمشید رسید و این سرعت ارسال خبر به دلیل همین برج ها بوده است که با روشن کردن آتش در شب و بوسیله آینه در روز برج به برج خبر می رساندند و اینکه می گویند مناره به معنی و از ریشه «نار» گرفته شده است و آن جای آتش است روی همین اصل بوده که در مسیر اصلی سپاهیان هخامنشی که در شهر «قمشه» نیز گذر داشته اند این برج ها و مناره ها را ساخته اند که «سن بندی» یکی از آنها بوده است و برجی که روبری برج های سنبدی قرارداشته است واقع بروی قله ای در روستای قوام آباد که درکنار برج قلعه گبری ها موجود است.
و به همین ترتیب تا شیراز و تا همه سرزمین بزرگ ایران »۱.
ازدیگر مناره ها و برج ها در ارتفاعات «لاشتر» «راه شتر» و آتشگاه اصفهان و برج معروف «نطنز» را می توان نام برد .
سن بندی ها ازهمین برج ها بوده است و کاربری آن در «اسلام» ریشه در باورهای مردم دارد که آن باورها اساطیری و رمزی است و بر مبنای اعتقادات «ماوراء الطبیعه» استوار است که اصولاً با باورهای امروزین تباین دارد .
مناره یا میل :
در گذشته سفر در سرزمین پهناور ایران به خصوص در کویرهای بزرگ، کوهستانهای مرتفع و جنگلهای انبوه، بدون شاخصهای راه کاری صعب مینمود از همین رو ایرانیان با تلفیق هنر و معماری، بناهایی زیبا و با شکوه بر سر گذرگاههای اصلی دوران قدیم برپای داشتند تا راهنمایی برای مسافران و کاروانها باشند. این بناها امروزه به برج، میل یا مناره معروفند و اکثراً در بلندی یک تپه یا کوه در کنار جاده های قدیمی نظاره گر مسافران و کاروانها میباشند.«برفراز برخی از میل ها و مناره ها – محل بر افروختن آتش – در شبها یا روزهای مه آلود و طوفانی و تاریک مانند برجهای دریایی آتش میافروختند و آثار آتش در میلهای اخنجان (اخنکان) و رادکان در جای مناسب یعنی میان دو گنبد موید این نظر است».۱
وجود میل به خصوص در کویرهای شنی و ماسهای و جنگلهای انبوه از رباط ضروری تر مینمود و اگر رباطی ساخته میشد لازم بود نشانگری مسافران را به سوی خود جلب نماید چنانکه در رباط سنگ بست خراسان دو میل به ارتفاع چهل متر چنین کارکردی داشتهاند.
نکته قابل تأمل آن است که اکثر میل و برجهای امروزی بصورت مقبره و به خصوص امامزاده در آمدهاندو این موضوع باعث شده گروهی در کارویژهی این برجها تشکیک نموده آنها را آرامگاه بدانند اما شواهد نشانگر آن است که بسیاری از این بناها بعدها بنا به شرایط کارکردهای دیگری پیدا کرده اند مثلاً اکثر سازندگان برجها وصیت مینمودند در درون بنای خود دفن شوند و با به دلیل زیبایی و شکوه بنا مردم پیکر مقدسین خود را در درون آنها به خاک میسپردند، چنانکه بسیاری از این بناها نه رو به قبله است و نه تناسبی با ضریح درون خود دارند و واضح است که بنا ابتدا برای راهنمایی و بعدها به عنوان آرامگاه مورد استفاده قرار گرفته است.
«وجود چند برج آرامگاهی که درست در امتداد جاده قدیم همدان – ری قرار گرفته (و ردیف آنها مسیر راه را نشان میدهد) بیننده را به این اندیشه میاندازد که آرامگاههای همانند آنها در کنار جاده کرانه دریای خزر و راههای کویری که استانهای پیرامون کویر را بهم پیوسته نیز روزگاری میل راهنما بوده اند.»«نزدیک ساوه امامزاده اسحق قرار گرفته که ساختمان آن مربوط به چند سبک معماری است و شالوده آن به معماری پارتی بیشتر میماند. درست در مسیر راه و نزدیک آوه یک برج دیگر بر فراز تپه ای ساخته شده که از لحاظ طرح و نقشه مانند آنست که از روی امامزاده اسحق گرده برداری شده است و همچنین اگر راه قدیم را بسوی همدان دنبال کنیم نظیر این برجها را باز خواهیم دید. در کنار جاده ری – آمل (هراز امروزی) بسیاری از اینگونه میلها را میبینیم که بیشتر آنها مسلماً برای آرامگاه ساخته نشده است و نسبت به قبله انحراف کلی دارد. همچنین از لاهیجان به گرگان در کنار شاهراه کرانه مرتباً برجها و میلهایی را میبینیم که امروزه همه آنها به امامزاده معروفند و هویت هیچیک از آنان (به جز یحیی ابن زید) دقیقاً معلوم نیست. در میان این برجها امازاده هاشم رشت درست در جایی است که باید میل راهنما باشد. بر فراز تپه در کنار پیچ جاده و درجاییکه مسیر راه عوض میشود.»۲
در جاهای مختلف ایران، میشود بناهای بلندی را پیدا کرد که پر از تزئینات جذاب و دیدنیاند، معماری درست و حسابی دارند و از طرفی تک و تنها افتادهاند.
از همان ابتدای ساختشان بنایی مستقل بودهاند و ربطی به بنایی دیگر نداشتهاند. همینقدر میدانیم که از میلها در دوران باستان برای پیامرسانی، پست و راهنمایی راهها استفاده میشده؛ هر چند تزئینهای عالی آنها جای بحث درباره کاربردشان را باز میگذارد.
مناره به معنای «محل نور»، اسم دیگری برای میلهای راهنما و پیامرسانی است که با روشن کردن آتش بر بالای آن، مسیر به مسافران نشان داده میشده و همچنین با استفاده از پرتوهای نور، پیامهای رمزی مثل تلگراف به مناطق دورتر فرستاده میشده.
در واقع یک مناره، نمونهای با کاربرد بَعدی مورس و تلگراف است که با پوشاندن جلوی پرتوها و سپس کنار بردن آن مانع، پیامی رمزی را ارسال میکردهاند. در ایران نزدیک به سی میل یا مناره منفرد وجود دارد که این هفته سراغ ده تا از آنها رفتهایم.
بیشتر میلهای ایران متعلق به سدههای چهارم تا ششم است و این نمونهها نسبت به منارههای دیگر از ویژگیهای معماری بیشتری برخوردارند.
همگی میلها یک پلکان برای بالا رفتن دارند و بعضیهاشان هم (مثل منار گار) دو پلکان مارپیچی و کاملا مجزا دارند. در ورودی پلکان معمولا فاصله زیادی با سطح زمین دارد و دلیلش هم این است که هر کسی از آدم گرفته تا جانور، راحت نتواند وارد آن شود.
لکلکهای مهاجری که به خاطر بیماری از قافله عقب ماندهاند، در بعضی از منارهها جاخوش میکنند.آنها با ساختن لانهای روی منارهها تا سال دیگر منتظر میمانند.
خدا کند که منارهها در محلی پر رفت و آمد باشند یا لااقل درِ ورودی آنها بهسادگی در دسترس نباشد. در غیر اینصورت پس از ورود به آنها چیزهای عجیب و غریبی در داخل راهپلههای آن میبینید.
خراسان بعنوان یکی از شاهراه های اقتصادی تجارت ایران به شرق و گذرگاه اصلی جاده ابریشم و بعدها به عنوان یکی از زیارتگاههای شیعیان ایران از معروفترین مسیرهای کاروان رو بوده و بنابراین تعداد زیادی از این نوع بناها در کنار جادههای آن در طول قرنها بر فراز تپهها یا در وسط دشتها راهنمای مسافران بوده اند. آشنایی با برج میل های معروف خراسان موضوع این شماره ی دفترک تاریخ میباشد:
– منازه ایاز
این مناره جزیی از رباط ارسلان جاذب و در محل سنگ بست در مسیر تربت جام به مشهد واقع شده است. مناره دارای چهل متر بلندی و حدود صد پله برای صعود و قطر آن در پایین حدود ۵/۵ متر و در بالا ۵/۲ متر میباشد شواهد نشان میدهد که مناره همتایی نیز داشته که در دو طرف ورودی رباط قد برافراشته بودند اما امروز فقط یکی از آنها برجای مانده است. این دو مناره علاوه بر جنبه زیبایی و راهنمایی مسافران وظیفهی جایگاه دیدهبانی را نیز انجام میدادهاند. سازندهی بنا ارسلان جاذب از سرداران سلطان محمود غزنوی در خراسان بوده که پس از مرگش در آرامگاهی کنار رباط به خاک سپرده شده است.
گرداگرد فراز مناره نوشتهای از آجر با خط کوفی دیده میشود. در داخل گنبد هم با همان خط کلمهی «محمود» مکرر شده است. تاریخ ساخت مناره به احتمال زیاد همزمان با رباط ارسلان جاذب یعنی دورهی غزنویان میباشدو از این نظر بعد از بنای اولیه ی حرم مطهر قدیمی ترین خراسان محسوب میشود. ۳
– میل کرات
میل تاریخی کرات بر بالای تپهای نسبتاً بلند در کنار روستایی به همین نام در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی تایباد در راه قدیمی جام و باخرز به خواف قرار داشنه و از فرسنگها دورتر مسافران را به سوی خویش می خواند.
در اطراف میل آثار آبادی نمایان است و سفالهای اطراف آن تمدن دورهی سلجوقی و بعد را نشان میدهد. بنا تماماً از آجر با ملات ماسه و گچ ساخته شده است. ساقهی میل به ارتفاع ۲۵ متر دارای دو قسمت است، قسمت تحتانی به بلندی ۱۵ متر هشت ضلعی و قسمت فوقانی به شکل استوانه میباشد.
در بخش انتهایی بقایای مرسوم به شرفه نمایان است و قسمتهایی از تزیینات زیر شرفه و پایههای چوبی آن هنوز باقی مانده از جبهه غربی میل درگاهی باز است که جهت دسترسی به روی شرفه استفاده میشده است. کتیبهی آجری آن به خط کوفی قابل خواندن نیست اما معماری آن به سبک دورهی سلجوقی میباشد.۴
– میل رادکان
در ۷۴ کیلومتری شهر مشهد در محل شهر قدیم رادکان برج مقبرهای به ارتفاع ۲۵ متر با قاعده دایره وار بدنهای استوانهای و گنبدی مخروطی شکل بر دشت میان توس و رادکان سایه افکنده است. برای این برج مشابهی نیز در گرگان وجود دارد که به رادکان غربی مشهور است همین موضوع باعث شده برخی نام رادکان را با راه و مسیر هم پیوند بدانند چنان که «راد» و «رد» در زبان پهلوی به معنای نظم و ترتیب و «رده» آمده و رادکان در مسیر راه و جاده درست همین کار را میکند که از نامش پیداست چرا که شاخصی است برای مسافران و کاروانها و به امر سفر و راه نظم و تربیت میدهد.۵ تاریخ احداث میل رادکان را ماکس افن برشم آلمانی سال ششصد و اندی و هرتسفلد سال ششصد و هشتاد ذکر نمودهاند.۶
هرتسفلد میل را مقبرهای یکی از حکام مغول میداند که برخی وی را امیر ارغون مغول میدانند، گدار مستشرق فرانسوی آن را آرامگاه یک زن و مطلع المشس آن را از آثار دیلمیها میداند.۷
علاوه بر راهنمایی مسافران و مقبره به دلیل وجود منفذهایی به تعداد بروج دوازدهگانه برخی برای این برج کارکرد تقویم و ستاره شناسی نیز قایلاند.
– مناره فیروز آباد
این مناره در ۱۷ کیلومتری جنوب شرقی بردسکن در روستای فیروزآباد به شکل استوانهای دولایه و از آجر ساخته شده است. ارتفاع اولیهی آن ۲۴ متر و اکنون به دلیل فرسایش ۱۸ متر از آن باقی مانده است. بنا به سبک معماری برج ارسلان جاذب شبیه و دارای دو کتیبه به خط کوفی است و احتمالاً و از یادگاریهای دوره سلجوقی میباشد. داخل برج دارای پلکان مارپیچ بوده که فرو ریخته و در حال حاضر در دست تعمیر است.۸
– برج کشمر
در شمال شرقی بردسکن در روستای کشمر برجی به ارتفاع ۱۸ متر در میان روستا بر خانههای کوتاه آن فخر میفروشد. برج دارای ۴۲ متر محیط خارجی و ۲۱ متر محیط داخلی میباشد. نمای خارجی پوششی مخروطی شکل داشته و از آجر ساخته شده است.بنا دو جداره است که از جدار داخلی طاقیهایی به داخل بنا ساخته شده راهروی پلکانی و مارپیچ بین دو جداره صعود به پوشش اول را مهیا میکند. بدنه بنا دارای دو قسمت است که قسمت پایین دوازده ضلعی است و پایه بنا را به تشکیل میدهد، قسمت بالای پایه بدنه اصلی، دارای ۴۸ ترک به شکل نیم ستون میباشد. برج از داخل دارای سه طبقه و ارتفاع تیزه اصلی گنبد تا کف ۳۱ متر است. معماری این بنا نیز به معماری سبک سلجوقی نزدیک است.
مطالعات جدید نشان میدهد که لحظه سال تحویل را در روز اول بهار از روی این برج و در محل یکی از طاقچههای آن با استفاده از نور خورشید تعیین میکردهاند. کار کرد اصلی این برج هرچه باشد مهمترین کار ویژه آن راهنمایی مسافران مرکز ایران به نیشابور بوده است.۹
– میل خسرو گرد
برکنار جادهی سبزوار به شاهرود در محل شهر قدیم خسرو گرد میل بلندی به ارتفاع سی متر بر روی یک سکوی مکعبی ۵*۵ قرار گرفته و به مسافران خستهی کویر خوش آمد میگوید. در تاریخ بیهق و مطالعالشمس این بنا را مناره مسجد قدیمی خسرو گرد نوشتهاند اما بلندی و ارتفاع برج و قرار گرفتن آن در ورودی شهر بیهق کار ویژهی آن را بعنوان راهنما به ذهن متبادر میکند. کتیبهی آجری به خط کوفی بر بدنه میل تاریخ ۵۰۵ را نشان میدهد که احتمالاً تاریخ تعمیر آن است زیرا بنا به نوشته تاریخ بیهق در سال ۴۱۵ ه ق از مالی که ابوالسحق ابراهیم بن محمد بن بلطوار برای حاکم خراسان فرستاده، تعمیر شده است.
– میل اخنگان
این بنا به شکل میل های راهنما با قاعده ا ی استوانه ا ی و پوششی مخروطی و پر شکن رنگی بر کنار مسیر تابران توس به پاژ زادگاه فردوسی بزرگ ساخته شده است . مردم محل بنا را مقدس و گور دختری هندی و سازمان میراث فرهنگی آنرا مقبره گوهر تاج آغا خواهر گوهرشاد تیموری میدانند مسلماً داخل بنا کسی دفن بوده اما اینکه آیا از اول برای چنین منظوری ساخته شده یا بعد ها بعنوان مقبره استفاده شده مشخص نیست برخی معتقد اند میل اخنگان از جمله گورهای سردابه شکل دستجمعی که در مجاورت مکانهای متبرک و و گورستانهای عمومی ساخته میشده و گور مسافران متشخص تا زمان انتقال،س بوده است بخصوص که این بنا در نزدیکی اندرخ میدان جنگ بزرگ سلطان محمود غزنوی و حاکمان پیشین خراسان است.
بنای میل برروی سکوی کوتاه ۸ گوشی قرار گرفته و ساقه استوانه ا ی آن ۷/۱۳ متر میباشد و کلاهکی عرقچینی به بلندی ۲/۴ بر روی آن قرار دارد ساقه میل از درون ۸ گوش و از بیرون استوانه ا ی با هشت نیم ستون الحاقی و تزئینی است. بنا از آجر ساخته شده و با قطعات کاشی به شکلهای مستطیل، چند ضلعی و ستاره چلیپا با نقوش برجسته و متنوع به رنگ لاجوردی و فیروزه ا ی تزئین شده است.
تاریخ ساخت بنا مشخص نیست اما شباهت آن به معماری مسجد جامع (۸۶۱ هجری) و بنا ی امیر چخماق یزد (۸۳۰هجری) احتمال ساخت آنرا به همین دوران نزدیک میکند.۱۱
منابع:
۱ – محمد کریم پیر نیا و کرامت الله افسر . راه و رباط (تهران : آرمین ، ۱۳۷۰) ص ۱۴۴
۲ – همان ص ۱۵۵- ۰۱۵۳
۳ – مهدی سیدی . محمد جعفر یاحقی ، رجبعلی لباف خانیکی . راهنمای توس و سخنی در باره فردوسی و شاهنامه (مشهد : کتاب پاژ، ۱۳۷۵) ص ۱۳۵٫
۴ – عبدالرحیم تاج محمدی، تایباد و آثار تاریخی. فصل نامه روزگاران . صص ۶-۵٫
۵ – محمد کریم پیر نیا و ….. . ص ۱۴۷٫
۶ – مهدی غروی . آرامگاه در گستره فرهنگ ایرانی (تهران : انجمن آثار ملی ایران ، ۱۳۷۶ ) ۳۸۷٫
۷ – علی شریعتی . راهنمای خراسان (مشهد الفبا ۱۳۶۳) ص ۱۵۵٫
۸ – احمد حسینی . تاریخ بردسکن با نگاهی ویژه به ترشیز قدیم(سبزوار: امید مهر ۱۳۸۳) ص ۲۰۱٫
۹ – همان . صص ۲۰۰-۱۹۹٫
۱۰ – شریعتی ، ص ۱۶۴٫
۱۱ – مهدی سیدی و … . صص ۲۷-۲۵ .
تشریح کاربری برج های سن بندی:
کوه «دام زا» در مشرق شهر قمشه واقع است و قله آن مرتفع ترین قسمت کوه است در قسمت شمالی آن یک «سن بندی» قرار دارد که از سه تای دیگر کوچکتر است و بر قله مرتفع کوه سه تا سن بندی قرار گرفته است که وسطی آن بلندتر است .
کشاورزی درقدیم شهرضا:
یکی ازافرادمطلع درباره کشاورزی دوران قدیم می گویدکه:محصول اصلی کشاورزی شهرضابرای صادرات به دیگرنقاط،کشمش وشیره وروغن حیوانی بوده است.
درآن روزگار مسئله اصلی برای هر خانوار تامین قوت سالانه شان بود.که غذای اصلی همه مردم نان بود.
اومی گفت:محصول گندوم ازنظربازده صحرا به صحرا فرق می کرد.امابه طور متوسط محصول گندوم در هر هکتار حدود ۴۰۰۰کیلوگرم بود.
اومی گفت:سن آفت اصلی گندوم بوده است ومردم برای رهایی از این آفت دست به دامان دعانویسان می برداند.زمانی قدیم حشره سن گندم به تمام محصول حمله کرده ودرآن سال مردم دچار قحطی شده بوداندبنابراین
کشاورزان دست به دامان دعا نویسان شداند.آنها هر سال دعانویسان که از سادات آب ملخ بودند پیش رییس هر صحرا می رفتند وبا دریافت وجهی ازآن دعا رامی نوشتندتا دهان ملخ ها وسن ها بسته شود.
منبع:آنچه سینه به سینه ازکشاورزان قدیمی شهرضا نقل شده
مقاله سن بندی(مصطفی مجرد)
تعویذ و دعای سن بندی و ملخ در آن سن بندی میانی ضبط بوده است و سرآن را مسدود کرده بودند .
در سال ۱۳۴۱ هنگامی که بچه های دبیرستان برای آتش بازی چهارشنبه سوری به آنجا می رفتند «یا اسحاق» می گفتند من به ایشان گفتم که در «سن بندی» آنچه را می بینید ، بنویسید و چیزی را از قلم نیندازید .(آنچه که هویداست اینکه به غیراز این سه برج,برج دیگری هم وجود داشته که توخالی بوده و تنه درخت درآن قرار داشته است.-البته نزدیک سنگ آب معروف به طوله حوض یک برج دیگری وجود داشته که الان آثارآن معلوم هست.-چون این سه برج که روی مرتفعترین قله کوه دامزادهست,این سه برج نوپرساخنه شده است.)
آنهـا یک تنه درخت را در کاغذ ترسیم کرده بودند که ریشه های آن طوری زده شده بود کـه تنه درخت بدون حایل می ایستاد و پوست هـای آن به مرور زمان از بین رفته بود و یک مار کاغذی به طول ۹۰ سانتی متر کـه بـا دعا و اورادی بـا نخ به آن درخت بسته بودند.
نقوش «تعویذ» بدین صورت است نقش و تصویر «مـار» در ابتدا بـه صورت نقش ادعیه و طلسمات بودکـه بعـد از دهـان او دو چشـم و مُهر حضرت سلیمان» یا «ستاره داوود» نقش بسته بود . پـس از آن نقـش یـک صلیـب داشت کـه نشان «مهر پرستی» عهد باستان است و پس از آن اقـانیم ثـلاثـه » بـه آن نقش بسته بود شاعران شهرضائی بر« دام ز ا» شعـر گفـتـه و آن را مشغـول بـه نگهبـانی شهـر و نظـارت بـر آیندگان و روندگان دانسته اند.
گاستون باشلار در مقدمه کتاب « رمزهای زنده جان» می گوید : رمزها در قاره های گوناگون کره زمین ترجمان فهم و ادراک ابنای زمان و زندگانی هرروزه اند و دوام حضور آنها در جهان کنونی گواه بر قدرت و صلابت پایدارشان است مثلاً ریشه رمز «مار» پیچیده به دور چوبی که به یکدیگر می نگرند نشانه جهان شمول حرفه پزشکی است که به کهن ترین دوران می رسد و این رمز و راز چهل قرن است که دوام دارد.
نمایش درخت و مار و دایره به صورتی پیوسته … نشانـگر پیوندی است کـه طـی قـرون و اعصار زمان آنها استوار شده است.
اکنون بـه ذکـر یک دگرگونی در برج های«سن بندی» مـی پـردازم که در نوع خود جالب است . بعداز اسلام کـه این بـرج ها کاربردی نداشت از چهـارصد سال پیش(در دوران صفویه)در راه مبارزه با آفات نباتی کاربرد یافته است : در یکصد و پنجاه سـال پیش یکی از نوادگان «شاه عسگر» که در «کهریک سی سخت» مـدفـون است و قبـر اوزیارتگاه مردم است . او فرزندی داشت که مؤمن و شریف بود آن فرزند به نام «میر ملا نقی» کـه نقیب السادات هم می کنند مورد احترام اهالی بود . او را بـرای دعا و تعویذ بـه شهـر «قمشه»آوردند و وی اورادی نـوشت و در جای مـرتفع کـوه در سـن بنـدی میـانـی گذاشت و این کار او از اساطیر نجوم و اعتقـاد مـردم بـهـره داشت کـه بـه شـرح آن می پردازیـم فــرزندان او به نام های میرمهدی ، میرسیف ا… ، میر امراله ، میر ماندنی بودند که در دوره قاجار به شهر قمشه می آمدند و در بهاران قبل از خوشه درآوردن گندم و جو و ذرت «سن» که آفتی بود می بستند و طریق بستن آن چنین بود .
در یکصد و پنجاه سـال پیش یکی از نـوادگان «شـاه عسگر» کـه در «کهـریـک سی سخت» مـدفـون است و قبر او زیارتگاه مردم است . او فـرزنـدی داشـت کـه مؤمن و شریف بود آن فرزند به نام «میر ملا نقیب» کـه نقیب السادات هم می کنند مورد احترام اهالی بود .
او را برای دعا و تعویذ به شهر «قمشه» آوردند و وی اورادی نـوشت و در جای مـرتفع کـوه در سـن بندی میانی گذاشت و این کار او از اساطیر نجوم و اعتقاد مردم بهره داشت که به شرح آن می پردازیم فـرزندان او به نام های میرمهدی ، میرسیف ا… ، میر امراله ، میر ماندنی بودند که در دوره قاجار به شهر قمشه می آمدند و در بهاران قبل از خـوشه در آوردن گنـدم و جـو و ذرت
«سن» که آفتی بود می بستند و طریق بستن آن چنین بود . این چهار برادر که پس از نوروز به شهر قمشـه می آمـدنـد و مهمـان «رئیس السادات» (جـد آقایان رئیس زاده ها) بودند و به دعا نویسی و تعویذ نگاری می پرداختند .
آنها می گفتند کـه کسی نباید به ادعیه مـا نگاه بکند و حتی آسمـان نیز نباید آن را ببیند در یک اطاقی بـدون پنجره می رفتند و بـه نوشتن ادعیه و تعویذ مشغـول بودند تا آن تمام شود و وقتی که تمام شد آن را می بردند و در سن بندی می گذاشتند و می آمدند این کار حدود بیست روز طول می کشید .
همه ساله در فصلی که خوشه ها نبسته بود سن می آمد و گندم و جو و ذرت را می خورد . یا پس از آن ملخ می آمدو تمام خوشه ها و ساقه ها را درو می کرد و اهالی نمی توانستند کار ی از پیش ببرند .
این بود که متوسل به آن سـادات می شدند و هـرکـدام بـر حسـب تمول خـویش چیزی بـه آنهـا می دادنـد و آنهـا این ده
بیسـت روز را مـهمـان رئیس السادات بـودنـد ووقتی می خواستند برونداهـالـی آنهـا را بـدرقـه مـی کـردنـد و هر کدام هـدیـه ای بـرای آنهـا می آوردند . اما ملا محمد باقر فضل آبادی حکیم معروف اینکار آنها را نمی پذیرفت و رد می کرد و می گفت : اینکارها خرافه است و اسلام با خرافه سازگار نیست « باید راه چاره ای اندیشه کرد و …»
و اصـولاً «سـن بندی» را تحـطئه می کرد و البتـه اکثـر مـردم نیـز نمی پذیرفتند یکسال هنگامی کـه سـن را بسته بودند ، درآغاز خرداد مـاه هجـوم سن را فضای صحرا در نـوردید و چیـزی از گنـدم و جو و ذرت بـاقی نگـذاشت .
مـردم بـه خـانه «رئیس السادات» آمدند و آن را گفتند رئیس السادات شخصی را اجیر کرد و با الاغ کرایه بـه خفـر فـرستـاد آنگاه یکی از برادران را به نام «میرامراله» با خود آورد و مـردم به او طعنه می زدند و خنده می کردند و او بر بالای کوه رفت و برگشت و گفت « مار نگهبان مزارع شما بی دم شده و دمش افتاده است من می باید دمی بسازم و بر او بگذارم تا دیگر چنین نشود …» البته «مار» که وجودی حقیقی دارد در قدیم موجودی اساطیری بوده است و آن را در زمان باستان نماد سلامتی و بی مرگی و نگهبان گنج ها می دانستند و آن در عقاید و اندیشه های مردم «قمشه» نیز وارد گشته است و مردم بدان عقیده مند بوده اند .
«مار» به اعتقاد مردم سه بخش و پراکندگی دارد در آسمان به نزول باران و بر دهنده زمین حاکم است . لارنس در کتاب serpent . le نقش اساسی مار را در تمدن های کشاورزی که در آن ها وابسته به پدیده های جوی است خاطرنشان می کند .(۱)
در مجله کیهان علمی مقاله صورت های فلکی در شماره ۷۷ و ۷۹ صور کوکبی در زیر «مار افسای» می نویسد :
در زبان عربی «حیه» گویند و محدوده ای معادل ۴۹۸ درجه دارد و یازدهمین پیکر آسمانی واقع در نیمکره شمالی است .
و از اواخر خرداد تا پایان شهریور از افق جنوبی می توان آن را رصد کرد .(۲)
در تعبیر بعضی از شعـرا ، رشد و زمـان یافتن «مـار» به «اژدهـا»تبـدیـل می شـود در عجـایب المـخلوقات آمده است :
کـه چـون مار را درازی ۳۰ گز و عـمـر ۱۰۰ سـال بگـذرد آن را «اژدهـا» گـوینـد و در همـان کتـاب آمده است .
«مار» هرچند که برآید جوان تر گردد اول «حیه» بود دوم درجه «جان» سوم درجه «ثعبان»
شود .
مخالفان توموران بدند مار شدند
که اژدها شود ار روزگار یابد مار
و مسعودی رازی در ستایش سلطان مسعود غزنوی گوید :
مخالفان تو موران بدند مار شدند
برآر زود ز موران مار گشته دمار
مده زمانشان زین بیش و روزگار مبر
کـه اژدها شود از ار روزگار یابد مار
و جمال الدین اصفهانی گوید :
مار شد مور ز آنکه مهلت یافت
سربکوبش وگرنه ثعبان شد
و ایـن شعـر سعـدی کـه ضرب المثل گشته است .
جور دشمن چه کند گر نکشد طالب دوست گنج و مار و گل و خار و غم و شادی باهم است.
اما پندار جانورشناسان باستان براین است که ماران جملگی کم آب خور هستند ولی شراب دوست دارند و شیر و خربزه و خردل و سیب و هر کجا شراب باشد چندان بخورند که از مستی بیفتند و بسیار روزها بگذرد که هیچ نخورند و چهار ماه در زمستان پنهان باشند و ملخ بسیار بخورند و به بوئیدن زندگی کنند و چون پیر شوند و چشم تاریک شود در میان دو سنگ می روند که تنگ باشد تا پوست بگذارد آنگاه در آب شود تا پوست سخت گردد و جوان شود و عمر مار تا ۳۰۰ و ۴۰۰ سال برآید .
اگر همه اندام او را بکوبند زنده بماند تا سرش خرد نکنند او نمیرد. اگر مار آبی به خشکی رود خاکی گردد و طبیعت خاک در او اثر کند چون سر در سوراخ کند قوی تر مردی او را بیرون نتواند آوردن (۱).
آنگاه به خاصیت اساطیری بر می خوریم که در رمزهای زنده جان چنین نگاشته است :
مار در تمدن های بشری بدوی و کهن غالباً پیچیده به دور تخم کیهان یا ماری که دمش را گاز می گیرد یعنی زاینده و نوکنده ی نیروی حیات است . که با نیش هایش سم را به درون پیکر خود می جهاند و بدین سبب پیکرش شبیه حلقه است و بنا به گفته ی باشلار : « تبدیل عالم مرگ به زندگی نمودار دو قطبی ب
ودن هستی است بدین معنی که مرگ از زندگی می تراود و زندگی از مرگ »(۲)
مار از عمده ترین تصاویر مثالی سرچشمه حیات و تخیل است و غالباً پیچیده به دور درخت می شود و همانند درخت تقریباً در همه تمدن ها ، موجب پیدایی انبوهی از اساطیر تلفیقی شده است . این جانور خاکی یا زمینی (tellurique) هم مورد اعزاز و پرستش بوده است و هم موجب وحشت ونفرت . ظهور اسرار آمیزش بر زمین و غیب شدن ناگهانیش در جهان ناشناخته زیرزمین ، مایه تشحیذ خیال و انگیزه قصه بافی و افسانه سازی شده است بدین وجه که مار را موجودی مافوق انسان و طبیعت که از ارواح و جان های نیاکان (مرده) می پنداشته اند.
منبع:مقاله مصطفی مجرد درمورد سن بندی
مهم:
راه کارهای پیشنهادی برای حفاظت و مرمت آنها
نصب تابلو های راهنما
اطلاع رسانی به مردم برای حفاظت از آنها
ودریان بحث می توان در رابطه با گردشگر ورزشی و گردشگر طبیعی اقدام نمود.