سفال و سرامیک شهرضا

مقدمه:

سفال وسرامیک,زبان نمادین فرهنگ

موقعیت هنرفرهنگ یک جامعه,همیشه فرازونشیب هایی را پشت سرگذاشته است وآن چه پایدار مانده,در شکل گیری فرهنگ موثر واقع شده به گونه ای که شناخت پیشینه تاریخی یک جامعه بدون دریافت وکشف هنرآ ن,ناقص است. درپژوهش های فرهنگی ,اصلاح((فرهنگ مردمی))دومعنای متفاوت دارد؛یک معنای تاریخی است واین نوع فرهنگ را در میراث نسل های قبل معرفی می کند,هرچند ایجاد دگرگونی هایی را درآن ممکن می داند.معنای دوم,فرهنگ مردمی را پدیده زنده,پویا وامروزی معرفی می کند.فرهنگ مردمی در معنای نخست معمولا پدیده آورنده مشخصی نداردوبه عنوان برساخته ی تاریخی توده های مردم عنصرمهمی درتعیین هویت اقوام یا ملت ها محسوب می شود.محصولات مادی آن از بنا ها واسناد تاریخی تا آثار هنری ای که بیانگر شیوه های زیست واندیش گری مردمان گذشته بودندمثل هنرهای فولکلوریک,نمایش های خیابانی,و…همچنان در دسترس ماهستند ودر زندگی مان موثرند.بنا به معنای دومفرهنگ مردمی این,فرهنگی معاصر وزاینده استومحصولات مادی آن در اکثر موارد ساخته ی افراد مشخص ومعلومی است این محصولات به امید که مورد پسند واستقبال مردم عادی قرار گیرند وارد بازار می شوند وهنر((مردم پسند ))را می آفرینند.

لفظ مردم پسند در واقع آرمان یا هدف اصلی تولید این محصولات را نشان می دهد.اهمیت اجتماعی آثار هنری مردم پسند که توجه به آن امری ناگزیرمیکند در این واقعیت مهفته که این گونه آثار چونان اسنادی در بیان شیوه های راستین زیست هرروزه ی مردمان ,آگاهی ها ,ناخود آگاهی ها,توهم ها,آرزوها,اشتیاق ها,خواست هاودر یک کلام داشته هاواندیشه های قوم با ملتی نمایان می شود.دربررسی آثارهنری مردم پسند نکته ی مهمی که معمولا نادیده می مانداین است که ارزش این آثار درنواوری ها یا قدرت هنری آن ها نیست بل در جنبه ی اسنادیشادن نهفته است هرچند این نکته را باید درنظر داشت که کدام ترفندها وشگردها دراثر به کار رفته اند که آن ها را باب میل شمار به نسبت کثیری از مخاطبان کرده اند.فرهنگ مردم پسند گسترده ترین نوع تولید فرهنگی در یک جامعه است.

هنر را تجلی بیرونی یا درونی اندیشه ها می دانند ومسئولیت هنرمند بروز اندیشه هاست.هنرمندان بنا به توانایی های خود سعی در ابراز افکار خود در قالب های مختلف کرده اندکه یکی ازآن ها هنر سفال وسرامیک است؛سفالگران همت گماشته اند که با پیوند بین رنگ ,نقش,بافت وشکلآثاری بیافرینندکه ارتباطشان را با مخاطب حفظ کنند واز طرفی بتوانند جهان بینی واندیشه یخود را نمایان سازند.

سفال شهرضا از زبان تاریخ نگاران

پیرلوتی که در۱۹۰۴ازقمشه دیدن کرده است می نویسد: ((قمشه ودهکده های اطراف از خاک سرخرنگ ساخته شده,وهمین خاک رس است که این نواحی باآن همه گونه اشیاء می سازند.))

اوازخانه ای که مهمانش گشته چنین سخن می گوید: ((همه جای شبستان با کاشی های آبی تزیین گشته…فنجان های مینا کاری وظروف زیبا طاقچه ی اطاق ها را زینت می دهند…از پس دیوار باغ های محصور در هر زاویه و گوشه ای برجی با کاشکاری آبیرنگ دیده می شود.))

او قمشه را((مجموعه ی عجیبی از خاک با برج ها ومناره های بسیار وهزاران طاق گنبدی))وصف می کند. امروزدیگردرمیان انبوه ابینه ی ساخته شده با مصالح ناساز تصوریک سازنده ی خشتی برای کودکان شهرغریبه است.

((ادوارد بروان))در سفرنامه ی خود گنبد خاکی امامزاده شاهرضا را ستوده است.((تاورنیه))و((کرزن))نیز از زیبایی این گنبد کاشی فیروزه ای – که سال هاست تخریب شده-سخن گفته اندودیولافوا می نویسد )):گنبد مینایی این مسجد همپای مسجد شاه عباس است.))وی از تعدد برج های کبوترخانه در قمشه سخن گفته وآنها را بلند تراز برج های اصفهان وصف می کند.

در موردسفال شهرضا در دوران اسلامی وپیش ازاسلام دیگرهنرهای کاربردی وروزمره آگاهی چندانی از منابع نوشتاریی فراهم نمی آید.به سبب کاوش نشدن منطقه به دست باستانشناسان,ارجاع به آرای آنان نیز ممکن نیست. متاسفانه اطلاعات به دست آمده ازکاوش های غیرقانونی یا اتفاقی نیز به دلیل عدم وجود میراث فرهنگی به سرعت نابود می شوند ونیاز به بررسی جامعی برای تبیین تاریخ این هنر در شهرضا محسوس است.

((آقای جمالی))از صندوقی   می نویسد که درسال۱۳۳۵ه.ش هنگام تخریب یک باغ جهت تاسیس راه شوسه یافته شد. این صندوق حاوی یک اسکلت با تکیه های سفال ویک کوزه ی سالم درون آن قرار داشت. نامه که به زحمت خوانده شد خبر از هجرت یک سفالگر قمشه ای به نام((اسفندیار))به هند هنگام ایلغار مغول وسپس بازگشت ائ به وطن درایام پیری می داد.

اوهمچنین از سفال های بسیاری سخن می گوید که درمنطقه ی دشت آب روستای قمبوان شهرضا از عمق۵/۳متری زمین به دست آمده است.نیز تعدادی کوزه ی سفالگری پیش از اسلام که در روستای دادنگان یافت شده وکوره ای که در روستای قصب کشف گردیده.همچنین یک کارگاه کوزه گری احتمالا ساسانی که در منطقه باباپیر از روستای وصف یافت شده است.

مراحل موجود درشکل گیری هنر سفالگری شهرضا

الف)مرحله ی سفال سازی:این مرحله درآغاز قرن دوم با شروع زندگی اجتماعی در منطقه ی ((دادنگان))درمشرق شهرضا شروع شده است.البته سنت مردم این شهراین بودکه ظروف سفالی رابیش از یک دوره ی یک ساله مورد استفاده قرارنمی دادند.

پس از آن باآمدن بهار وبرای عید,ظروف قدیمی را درمراسم((چهارشنبه سوری))می شکستند وبرای عید از کوزه ی نواستفاده می کردندوضرب المثل((سال نو,کوزه نو))از این جا متدواول گردیده است.

ب)مرحله کاشی (سفال با لعاب ساده):ارن مرحله از زمان صفویه شروع می گردد,در یک دوره ی نسبتا کوتا به دستور حکام ولایت ودولت صفوی عده ای از چرخ کاران وطراحان به اصفهان رفتند وتهیه ی ظروف رابرعهده گرفته ونقش ورنگ روی ظروف راآموختند. عده ای ازآنان با استادان همدانی که در ((لالجین))همدان زندگی می کردندآشنا شدندومدتهابه همدان مسافرت می کردند,پس از بازگشت برای ساختن نمای کاشی ساختمان های مساجد وکتیبه های کاشی به اصفهان بازگشتند وکاشی های مساجدامام(مسجد شاه)وشیخ لطف الله را تهیه کردند.چند تن ازمعاریف استادان فن شهرضایی بودند که درایم کهولت به شهرضا بازگشتندودر موطن خود به زندگی مشغول شدند.این افراد به ((استادان بهاری))معروف شدند که اجداد بهاری های کاشی ساز وسرامیک ساز می باشند.

ج)مرحله ی لعاب شیشه با نقش اسلیمی:در شهرضا با ورود استادان فن کاشی ساز که نزد استادان فنی تهرانی رنگ آمیزی را فراگرفته بوندوطرح اصیل فرش کاشی اصفهان را با نقوش اسلیمی (اسلامی)بر ظروف سفالین می نگاشتند ولعاب شیشه و یا گیاه((کهلا))وسرب وقلع تهیه می کردند,انقلابی در صنایع دستی سرامیک ایجاد کردند که از دوره ی قاجار به بعد اکثر ظروف با طرح هاو نقش ها به بازار های داخلی ایران وخارج مثل:آلمان ,ایتالیا,ترکیه,فرانسه ارسال می گردید.

 

طرز ساختن محصولات سرامیک

برای تهیه اشکال و ظروف سرامیکی دو روش عمده وجود دارد:یکی پرسی ودیگری چرخ کاری که در شهرضا روش دوم مورد استفاده بوده است. چرخ مخصوص این کار ساختمان ساده ای دارد از یک میز ونیمکت متصل به هم تشکیل شده,روی میز صفحه گردی قرار دارد,که به وسیله ی محوری به صفحه ی مدور بزرگتری متصل گردیده است,این دو صفحه هر دو به حالت افقی و به موازات هم قرار دارد.

عمل صفحه ی زیرین طوری است که وقتی سفالگر پشت میز می نشیندپایش روی صفحه زیرین قرار گرفته وبا حرکت پا آن را به حرکت در می آورد.با این کار از طریق محور عمودی صفحه ی روی میز که چانه ی گل روی آن قرارداردبه چرخش در می آید. برای ساختن یک ظروف سفالی ابتدا چانه ی گل راروی صفحه گردان چرخ سفالگری قرار داده وبا پا کنترل می شود وبنا به مقتضای شکل حرکت حرکت را تند وکندتر می کنند. برای این که گل به دست نچسبد سفالگر دست ها را با آب ظرفی که روی میز قرار دارد خیس می کند. چرخ کاری در کار سفالگری یکی از مهمترین مراحل است ومهارت صنعتگر نقش مهمی درآن دارد که بتواند گل را به طرح دلخواه درآورد. در عین حال قطرگل بایددر تمام نقاط ظرف یکسان وحتی المقدور نازک وظریف باشد.پس از اینکه گل رس شکل مورد نظر را پیداکرد به وسیه نخی از بیقه گل جدا می شود وسفالگر به ساختن شیء دیگرمی پردازد.

مواد اولیه درآثار سرامیک شهرضا

مواد اولیه سرامیک سازان عبارتند از:

  • خاک رس:این خاک در شهرضا فراوان است واصلا یکی از عوامل اسقراراین هنر درشهرضابوده که اطراف شهر تهیه می شود. وخاک رس روستای نصرآبادشهرضا بهترین نوع خاک رس ایران شناخته شده که عاری ازهرگونه ناخالضی وشن وماسه است.
  • لعاب چینی:این لعاب از سنگ سیلیس, سرب ,چخماق,کوارتز,فلدسپات ساخته می شود. این لعاب قبلا از آلمان و انگلستان وارد می شد و فعلا در شیراز تهیه می شود.
  • لعاب شفاف: این لعاب نیز از سیلیس,قلع,سرب وکنسانتره به دست می آید که در کارخانه های زنجان,همدان,شیراز ,تهران و خرم آباد تهیه می شود.

باید گفت لعاب مورد نیاز به دو دسته ی اصلی تقسیم می شود:یکی لعاب شفاف ودیگری لعاب مات.لعاب شفاف,شیشه یا بلور خالص است وفعلا بهترین لعاب را از شیشه ی شکسته ی ((قلوریون))تهیه می کنندکه ترک برنمی داردوشفافیت خاصی هم داردولی بیشتر از خاکسترشوره((کهلا))وسنگ های شیشه درست می شود.

  • لعاب مات: این لعاب نیزاز نوع اول تهیه می شود که با اضافه کردن اکسیددوزنگ و یا اکسید آلومینیوم,به لعاب مات تبدیل می شود.

آقای رحمت الله سهیلی در این مورد می گوید )):رنگ های لعاب از هفت رنگ تشکیل شده است که رنگ های طبیعی ونسوز می باشد تا در اثر حرارت تغییر رنگ ندهد.این رنگ ها از سنگ های مخصوصی تهیه می شود,سنگ ها باآسیاب ویژ سائیده شده و به صورت پودر مصرف می شود و به قیمت های مختلف (به نسبت جنس آن )در بازار عر ضه می شود. برای ساختن رنگ های مختلف لعاب,شیشه ,قلع,سرب وسنگ سیلیس را مخلوط می کنیم.مثلا برای بدست آوردن رنگ سبز(رنگ فیروزه ای)از اکسید مسعبرای رنگ قهوه ای(خرمایی)از اکسید آهن استفاده می کنیم.))غیراز مواردآمده معمولا از اکسید نیکل سبز و نیکل سیاه جهت رنگهای متنوع قهوه ای وشکلاتی واکسیدآنتی مون برای ایجاد رنگ زرد استفاده می شده است.

ایشان در مورد مراحل انجام کار خود به اختصار چنین می گوید:(( بعد ازآماده شدن گل رس ,که از مخلوط شدن خاک رس با آب به دست می آید وبعد ابا دست ماساژداده می شودو به صورت خمیر بر سرچرخ کوزه گریبه دست سفالگر به اشکال مختلف درآمده وبعد از تراش وارد کوره می شود و با نام سرامیک از کوره بیرون می آید.))برای نقاشی برروی سفال سه روش عمده وجود داردیک:کنده کاری روی سفال دو:نقاشی روی لعاب و سه نقاشی زیر لعاب که زیر رنگی می نامند.

نقوش آثار سفالی

در تاریخ هنر شهرضا آثار به جای مانده در هنر سفالگری دارای خصوصیاتی است که می توان نشانه هایی از هنرهای تجسمی را درآن مشاهده نمود مثل رنگ,نقش,بافت وشکل .نقطه ی اشتراک همه نقوش,برقرار کردن ارتباط با مخاطب است,موضوعی که توانسته است به آن نقش,ارزشی هنری ببخشد.این نقوش حاکی از بینش زیبا شناسی است که در روح مردم این دیار نهفته است می توان مهمترین این نقوش را نقش های اسلیمی,ختایی,پرندگان,حیوانات,گل ها و به ویژه نقش ماهی است.

البته لازم به ذکر است که در حال حاضر نقش های دیگری درآثار شهرضا به چشم می خورد که بیشتر ملهم ازآثار سفالی دیگر مناطق است که به دلیل کاربرد اقتصادی آن مورد استفاده قرار می گیرد.علاوه برآن,استفاده از ظروف آماده ی بدون نقش,مجسمه های حیوانات و …نیزکه ازآثار تاریخی هنر ایران است در شهرضا رایج است که با اندک تغییراتی در رنگ ونقش شکل دیگری به آن می بخشند,باید گفت درواقع روند ذهنیت گرایی ای را شیوه های سنتی رایج بوده کنار گذاشته وروند دیگری را ادامه داده اند.حرکتی که دارای خصوصیات هنری واصالت بومی نمی باشد وصرفا دید تجاری آن برهنری بودن آن غلبه دارد.در این روند گاهی قالب یا شکل آثار ,غلبه دارد وگاهی نقوشی که ارتباطی چندانی با شکل سفال ندارد مثل تصاویر چهره ی زنان و…این نوع روند تصویری درآثارسفالی به هیچ عنوان خاص هنر سفال نیست ودر واقع ذات یک اثر سفالی پذیرای این نقش نیست بلکه بنا برشرایطی تحت تاثیرسلیقه های مردم ویا به نوعی درخواست مشتری ویا دلالهای عمده فروش این گونه کالاها تولید ووارد بازارمی گردد ودر واقع اثربازاری شکل می گیرد وجنبه های اقتصادی ان برهنری بودن آن غلبه می کند.واین از دلایلی است که نمی توانیم شاهد تحول این هنر یا سایر هنرهایی از این قبیل باشیم. در گذشته جریان روزمره ی زندگی ,طبیعت ,اشیاء,حیوانات وهرآن چه که پیرامون هنرمند سفالگر قرار داشته,توانسته بودبه نوعی با همان ساده بودن وابتدایی آن یروی سفال نقش ببنددو به گونه ای ارتباط هنرمند را با مردم بیان کند,فرهنگ را معرفی کند,آداب ورسوم را نشان دهدودر واقع روش وسبک آن ها را معرفی کند.در تاریخ این هنر آن چه که ماندگارشد وبه تاریخ تعلق گرفت مفاهیم, فرم ها,رنگ ها ونقوش آنها بود که با انگیزه های غیرمادی شکل گرفت.

پیشکسوتان این شغل در شهرضا می توان به آقایان مرحوم حاج عباس سهیلی,مرحوم حاج یحیی سهیلی ,مرحوم حاج محمد,حاج رحمت الله سهیلی واخوان سهیلی ونیز اخوان بهاری اشاره داشت.که هرکدام به نوعی صاحب سبک بوده وهستند.

در حال حاضر هنرمندان جوانی در این زمینه درحال فعالیت چه به صورت آکادمیک ویا تجربی می باشند. که گاهی نیزآثاری را درنمایشگاه های مختلف داخلی در معرض دید علاقه مندان قرار می دهند.

تصاویر قدیمی(برادران سهیلی) از سفال وسرامیک شهرستان شهرضا:

نوشته:حمید رضا متقی

منابع:

لوتی,پیر,به سوی اصفهان بدرالدین کتابی,تهران,چاپ اول ,۱۳۷۲

براوان,ادوارد,یکسال در میان ایرانیان,ذبیح اله منصوری,تهران,کانون معرفت,۱۳۶۲

دیولافوا,ژان,مسافرت درایران وشوش وکلده,محمدعلی فره وشی,تهران خیام,۱۳۶۱

جمالی,مسیح الله,تاریخ شهرضا,اصفهان,ثقفی,۱۳۵۵